کتاب و فلسفه

کتاب و فلسفه

با این من مانده تا ابد ....
کتاب و فلسفه

کتاب و فلسفه

با این من مانده تا ابد ....

شیوه نامه مقاله نویسی

 

 

شیوه نامه حاضر راهی است برای آموزش روش مقاله­نویسی که به سبک، زبان و فنون مقاله نویسی توجه کرده و آگاهی از آن برای نویسنده­ی مقاله اجتناب ناپذیر است.

مقدمه:

در دنیای رسانه و ارتباطات و در عصر تغییر ذائقه­ی اهل دانش به سمت مطالب کوتاه، علمی و موشکافانه، نگارش مقاله، راهی است برای رشد علمی نویسنده و جامعه که به بازتاب سئوالات علمی و نقد و بررسی معضلات جامعه می­پردازد. نویسنده­ی آگاه با انتخاب موضوعات روز و معضلات علمی، توجه مخاطب را به مسأله­ای خاص جلب کرده و به روشنفکری می­پردازد. مسلماً پرداختن به اینگونه موضوعات در قالب مقاله، احتیاج به مهارتی خاصی در زمینه مقاله نویسی داشته و توانایی نویسنده را در این عرصه طلب می­کند. شیوه نامه حاضر راهی است برای آموزش روش مقاله­نویسی که به سبک، زبان و فنون مقاله نویسی توجه کرده و آگاهی از آن برای نویسنده­ی مقاله اجتناب ناپذیر است.

الف) انواع مقاله

نوشتن مقاله از لحاظ نثر نوشتاری دارای حد و مرزی کامل نیست و مسلماً تعریف آن در گرو شناخت انواع مقاله است؛ چرا که هر نوع از مقاله تعریفی جداگانه می­طلبد. بنابراین شیوه­ی بیان و انتخاب کلمه­ها و اصطلاح­ها و شیوه ترکیب جمله­ها در مقاله­های مختلف، فرق می­کند. چنان که نثر مقاله­های ادبی، تحقیقی، روزنامه­ای و علمی - پژوهشی یکسان نیست. انواع مقاله­ها و شیوه­ی نگارش هر یک از آنها در زیر به اختصار توضیح داده می­شود.

1.     مقاله­ی ادبی و توصیفی

در این نوع نوشته­ها، نویسنده به شرح و توصیف صحنه­ها پرداخته و با استفاده از صنایع ادبی و خیال­پردازی و با توسل به آرایه­های ادبی صحنه را آنچنان توصیف کرده و به تصویر می­­کشد که خواننده یا شنونده می­تواند آن صحنه­ها را به روشنی در ذهن خود ترسیم کند.

موضوع نوشته­های ادبی و توصیفی، ممکن است منظره­ای از طبیعت، صحنه­ی یک عملیات یا تشریح روحیات، افکار و تخیلات یک شخص باشد.

2.     مقاله­ی طنز

در نوشته­ی طنز، هدف اصلی انتقاد است، ولی این انتقاد آمیخته به شوخی و ریشخند است و لحن گفتار، صورت فکاهی و خوشایندی دارد و گاهی مسائل به صورت عکس بیان می­شود. مثلاً رذایل اخلاقی، ستایش شده و فضائل اخلاقی مذموم قلمداد می­شود.

طنز نویس از نارسایی­ها و ناروایی­های جامعه رنج می­برد و به جای آنکه رنج خود را به زبان شکوه یا پند و اندرز ظاهر سازد، در قالب مزاح و تمسخر می­ریزد. بنابراین طنز، گیراترین و کوبنده ترین اثر انتقادی است و خصیصه وارونه نمایی و بزرگ نمایی از ارکان طنز است. از قدما، در آثار عبید زاکانی و از متأخران در قطعات علامه دهخدا و آثار کیومرث صابری معروف به «گل آقا» نمونه­های دل انگیزی از نظم و نثر طنز را می­توان خواند.

3.     علمی – استدلالی

در این گونه آثار، اساس کار بر پایه­ی منطق و برهان استوار است، نه تخیّل و عاطفه. در مقالات علمی، نویسنده با توجه به براهین علمی و پژوهش عمیق در منابع دست اول و اصلی به نظریه­ای دست می­یابد و در کل مقاله در پی اثبات آن است. به طور کلی مقاله علمی – استدلالی دارای مؤلفه­های ذیل است:

1)    نویسنده بر موضوع مقاله احاطه­ی کامل دارد.

2)         اساس کار بر دقت در پژوهش و تفحص در نظریات مهم مربوط به موضوع استوار است.

3)    در نقل گزارش و گزارش دهی از منبع اصلی، امانت رعایت می­شود.

4)    مطالب به قلم نویسنده­ی مقاله تدوین می­شود و تنها در حد ارجاعات مهم و کوتاه به نقل قول مستقیم پرداخته می­شود.

5)     سراسر استدلال و تحلیل است.

6)    تعاریف و اصطلاحات مخصوص دارد که در قالب کلید واژه در ابتدای مقاله قرار می­گیرد.

7)    دارای چکیده، کلید واژه، مقدمه و نتیجه است.

8)    از منابع ادبی بسیار کم و به ندرت استفاده می­شود.

9)         منابع مورد استفاده دست اول و اصلی هستند. مسلماً منابع دست اول در هر علمی با منابع اصلی علوم دیگر متفاوت است. اگر مقاله علمی حجمی گسترده پیدا کند با پایان نامه یا رساله علمی همطراز می­شود. به عنوان نمونه مقاله­ی «تطور مدیحه سرایی در ادبیات فارسی» از مرحوم دکتر شهیدی و برخی مقالاتی که در نشریات علمی – ترویجی، علمی – تخصصی یا علمی – پژوهشی به چاپ می­رسد.

4.     مقاله انتقادی

در این گونه نوشته­ها، نویسنده برای ترویج علم، معنویت، اخلاق و ارشاد جامعه به سوی ترقی و تکامل و تنویر افکار عمومی، از نیروی قلم خود استفاده کرده، دردهای جامعه را آسیب­شناسی می­کند و راه­های درمان را پیش پا می­گذارد. مقاله انتقادی گاه خطاب به جامعه و گاه خطاب به یک ارگان، یک تفکر و یا شخص خاص است و موضوعی را نشانه­ می­گیرد که بر اساس روش نادرست ارائه شده یا از راه صحیح بازمانده است.

اساس یک مقاله انتقادی، عدل و انصاف و اطلاعات دقیق در مورد موضوع است. اگر استناد از کتاب یا یک اثر علمی یا ادبی است، باید با بی طرفی کامل،  و بررسی وجوه مثبت و منفی اثر انجام شود. در مقالات انتقادی باید اثر مورد بازبینی قرار گیرد نه صاحب اثر. به عنوان نمونه، نقدی که استاد علی ابوالحسنی در کتاب خود به نام «بوسه بر خاک پای حیدر» به آثار شاهنامه پژوهان معاصر دارد، از این قبیل است. برای انتقاد درست و سازنده توجه به برخی نکات لازم است از جمله:

1.     استقلال رأی:

هیچ گاه پیش از خواندن یک کتاب یا نوشته نباید پیش داوری کرد یا تحت تأثیر کسی قرار گرفت. بلکه پس از مطالعه کامل مطلب و احراز نکات مثبت و منفی آن می­توان به بررسی و داوری پرداخت.

2. توجه به معیارهای خاص در هر موضوع:

اظهارنظر درباره­ی هر موضوعی باید با معیارهای خاص همان موضوع صورت گیرد. بنابراین برای انتقاد در هر موضوع علمی، منتقد باید به قوانین آن علم یا فن و اصطلاحات مخصوص آن آشنا باشد. اگر منتقد درباره­ی موضوعی، آگاهی کامل ندارد، نباید در آن خصوص اظهار نظر کند.

         3. رعایت امانت در نقل قول:

یک نوشته انتقادی هر گاه بخواهد به نکته­ای خاص از یک کتاب اشاره کند، باید عین آن مطالب بدون کوچکترین تغییری چون حذف ابتدا یا انتهای مطلب یا تحریف متن با شماره صفحه.

          4. توجه به محتوا و لفظ

برای بررسی محتوا باید انگیزه و دامنه­ی اطلاعات مؤلف را از نحوه­ی بیان او بدست آورد و مقدار ابتکارنظر و خلاقیت وی در نقد و نظریه پردازی احراز شود. همچنین منتقد باید بداند که آیا نویسنده مأخذ مطالب خود را مشخص کرده و تا چه حد از مسائل اجتماعی و سیاسی زمان خود تأثیر پذیرفته است.

ب) زبان مقاله

زبان به عنوان یک فرایند پیچیده به سه سطح زبان مکالمه، زبان دانش و زبان تخیل تقسیم می­شود. زبان گفتار و مکالمه در روابط شخصی و فردی به کار می­رود و وابسته به موقعیت زمانی و مکانی است. در این نوع زبان، تقید دستوری وجود ندارد و حذف بعضی عناصر در مکالمه مشکلی ایجاد نمی­کند. زبان تخیل نیز در هنر ادبیات و مقولاتی به کار می­رود که با تخیل سر و کار دارند. این زبان نیز مثل زبان مکالمه، شخصی است. اما آنچه ساختار لفظی مقالات علمی را تشکیل می­دهد زبان دانش است. زبان علم به هیچ عنوان شخصی و فردی نیست و به زمان و مکان منحصر نمی­شود. مثلا هر مقاله یا مکتوبی که امروز در روان­شناسی یا هر علم دیگر نگاشته می­شود، باید بتوان همه جا و همه وقت آن را خواند و فهمید. زبان علم با اطلاعات سر و کار دارد و در پی انتقال معناست. شفافیت، رسایی و گریز از ابهام و ایهام از دیگر ویژگی­های زبان علم است.

زبان فارسی معیار، شکل ساده و درست زبان است که مجموعه­ی تحصیل کردگان، ارباب فرهنگ و رسانه­های گروهی با آن سخن گفته و متون درسی به آن زبان نوشته می­شوند. ویژگی­های زبان معیار از این قرار است:

1.     ساده گرایی:

ساده گرایی نباید با سطحی گرایی یکسان شمرده شود. روشن نوشتن و بار دشوار فهمی را از دوش خواننده برداشتن از جمله مهم ترین مؤلفه­های مقاله علمی است. زبان معیار امروز بیشتر از جملات ساده بهره برده و جملات پیچیده در آن به حداقل می­رسد.

2.     محتواگرایی:

امروزه در زبان، گرایش به محتوا و ارائه مضمون به رساترین شکل ممکن، امری هنجار شده است. مسلماً بیان محتوا و اصل مطلب باید رسا و درعین حال علمی و متکی بر اصطلاحات و زبان هر علم باشد. مسلماً یک مقاله روان­شناسی همان گونه نوشته نمی­شود که مقاله­ای فلسفی؛ بلکه هر کدام زبان و اصطلاحات خاص خود را می­طلبد، به طور مثال هیچگاه نمی­توان بحثی فلسفی را با آرایه­های ادبی که مخصوص ادبیات است بیان نمود چرا که زبان آرایه مند در خور فلسفه یا هر علم دیگر نیست.

3.     محاوره گریزی:

در تمامی زبان­ها دو گونه­ی زبانی وجود دارد: زبان گفتار و زبان نوشتار. هیچ زبانی یافت نمی­شود که در آن ساخت و شکل زبان گفتار و نوشتار یکی باشد. فارسی معیار از زبان شکسته­ی گفتاری می­پرهیزد و خلاصه گویی و شکسته­گویی را در خود نمی­پسندد. به همین میزان زبان بومی نیز در نوشتار بکار نمی­رود و نویسنده از گویش­های قومی در لابه­لای مطلب خود استفاده نمی­کند. آنچه گفته شد مؤلفه­های مهم زبان معیار به شمار می­رفت. اما باید توجه داشت که زبان به طور کل دارای مراتبی است همچون طنز، دعا، خودمانی، ادبی، صنفی، کهن، دینی، رسمی، مرکزی، روستایی، شهری، کودکانه و مؤدبانه، اما آنچه در مقالات علمی مدنظر است زبان رسمی است که به عنوان زبان علمی یا  زبان دانش مشهور است. 

زبان رسمی یا علمی

 زبان رسمی، زبان عموم فرهیختگان و دانش آموختگان است. در این زبان همان طور که اشاره شد از زبان گفتاری و محاوره پرهیز شده و بیان­های شاعرانه، مطالب خیال انگیز و آرایه مند در آن وجود ندارد.

در زبان علمی همه آنچه بیان می­شود بر برهان و استدلال تکیه داشته و ادعاهای مؤلف، مستند و مستدل است.

در این مقالات از زبان قصه، شعر، خطابه، توصیه، واژگان تعارف و تمجید اغراق آمیز یا توهین آمیز و تعبیرات احساسی پرهیز می­شود.

زبان علمی و رسمی مبتنی بر مفاهیم  و اصطلاحات علمی است و یافته­های محقق با واژگان فنی و متعارف همان علم بیان می­شود. در هر جامعه زبان علمی برگرفته از زبان معیار همان جامعه است.

 ج) مراحل نگارش مقاله علمی

   1)یافتن موضوع

   2)یادداشت برداری از منابع

   3)تنظیم و اصلاح یادداشت­ها

   4)تهیه متن نهایی مقاله

   5)تعیین عنوان

5.     یافتن موضوع

پژوهشگر باید راجع به موضوعی که انتخاب می­کند آگاهی کامل داشته و از موضوعات وابسته به موضوع اصلی نیز اطلاع لازم را داشته باشد. همچنین شیوه­ی بیان هر موضوع باید متناسب با ادبیات و اصطلاحات آن علم باشد. نویسنده قبل از پرداختن به بحث باید ادبیات خود را با موضوع مورد بحث تنظیم کرده؛ از اصطلاحات علمی آن، اطلاع کامل یابد. مسلما توان نوآوری در بیان موضوع و نقاد بودن از مسلمات یک مقاله نویس است چرا که تبعیت بی چون و چرا از متن و نظر یک نویسنده، ذهن خلاق را سرکوب کرده و امکان نظریه­پردازی را سلب می­کند.

یافتن موضوع، اولین قدم برای تدوین مقاله به شمار رفته و جهت گیری کل مقاله بسته به انتخاب موضوع آن است؛ چه اگر موضوع مقاله کلی باشد، تمام محتوای آن به کلی گویی، حاشیه پردازی و عدم انسجام محتوا مبتلا می­شود و اگر موضوع، تکراری باشد از ابتدا مخاطب را با خود همراه نکرده و کار مفیدی در عرصه­ی تولید علم از پیش نمی­برد. بلکه موضوع مقاله باید متناسب با سطح علمی پژوهشگر و جهت پاسخگویی به یک سوال مهم علمی بوده و جنبه­ی کلیت و تکراری بودن نداشته باشد.

6.     تفکر درباره­ی موضوع و تنظیم طرح

نگارش طرح، مهم­ترین مرحله جهت آغاز مقاله است . طرح مقاله همچون نردبانی است که پژوهشگر پله پله از آن بالا رفته و انسجام قدم­های خویش را تا رسیدن به قله حفظ می­کند. پس از انتخاب موضوع، مطالعات مقدماتی پژوهشگر در کتب منبع تحقیق آغاز شده و بخش­های مختلف مقاله از همدیگر تفکیک می­شوند. البته طرح مقاله با طرح رساله و تحقیق متفاوت است. نوشتن یک رساله­ی علمی بطور کامل، بسته به طرح تحقیق و فصل بندی محقق است؛ اما طرح مقاله ممکن است کاملاً ذهنی بوده و تنها شاخه­ها و چارچوب­های مهم آن مشخص باشد. بنابراین با ذکر نام طرح برای مقاله، نباید در انتظار فصل بندی منظم مقاله نویس بود بلکه تنها مشخص کردن تیترها و درو نمایه­ها یا چارچوب­های  اصلی مقاله کفایت می­کند.

7.     یادداشت برداری از منابع

منابع مورد نظر مقاله باید متناسب با موضوع آن باشد. بدین معنا که باید در منابعی به جستجو پرداخت که بطور مستقیم به موضوع پرداخته و نویسنده کتاب راجع به آن موضوع نظریه­پرداز باشد. نویسنده موظف است قبل از پرداختن به موضوع، منابع دست اول را شناسایی کرده و در حد شاهد مثال از منابع دست دوم بهره گیرد. مقاله نویس پس از مشخص کردن طرح خود به یادداشت برداری از منابع اصلی موضوع پرداخته و در معرفی­اش تمام خصوصیات منبع را اعم از نام نویسنده، کتاب، شماره صفحه و خصوصیات نشر یادداشت می­کند تا در جمع بندی مقاله از حیث استناد و پانویس­ها دچار مشکل نشود. 

8.     تنظیم و اصلاح یادداشت­ها و تهیه­ی متن نهایی

در این مرحله فیش­ها به ترتیب عناوین مقاله تنظیم شده و مطالب فیش­ها به قلم نویسنده بازنویسی می­شود. باید توجه شود که نقل قول مستقیم از کتب، باید به قلم محقق درآمده و به ندرت به صورت مستقیم مورد استفاده قرار گیرد؛ چرا که مقاله باید حاصل قلم و سیلان ذهنی محقق باشد. نقل قول مستقیم باید کوتاه بوده و به مواردی منحصر شود که نظریه­ای مهم نقل می­شود. همچنین مقاله نباید جنبه تلخیص کتب را داشته باشد بلکه باید آیینه­ای از فهم و درک نویسنده از موضوع بوده و توسط مؤلف مقاله و با قلم وی به نگارش درآید. پس متن نهایی مقاله با آنچه در فیش­ها آمده کاملاً متفاوت بوده و تماماً حاصل فکر و استدلال نویسنده با استفاده از کتب مرجع است.

9.     تعیین عنوان

عنوان، محتوای مقاله و یافته­های اصلی را مشخص می­کند و باید دارای مشخصه­های زیر باشد:

1)     جامع و مانع باشد. یعنی دقیقاً موضوع را مشخص کند، حد و مرز داشته باشد و نویسنده در طول مقاله از حد و مرز عنوان خارج نشده و  از حاشیه روی پرهیز نماید.

2)     مختصر و گویا بوده و کلمات اضافی و غیر مبهم در آن نباشد.

3)     عبارات ترکیبی و چند کلمه­ای، جایگزین عبارات کوتاه­تر و یک کلمه­ای شود.

4)     در موضوعات علمی، عنوان باید علمی باشد و از صنایع ادبی و ابهام آمیز در تعیین عنوان پرهیز شود.

5)     از به کارگیری عناوین کلیشه­ای اجتناب شده و از عناوین نو و جذاب برای جذب مخاطب استفاده شود.

 د) ارکان مقاله نویسی

          1. وحدت موضوع؛ مقاله باید حول یک موضوع مشخص نوشته شود. نباید مرتب از این شاخه به آن شاخه پرید و مخاطب را در میان داده­های متفاوت و حاشیه­ای سرگردان کرد.

2) وحدت زمان؛ نویسنده باید زمان مقاله را از ابتدا تا انتها ثابت نگاه دارد؛ اگر قرار است رویدادی در دوران حاضر بررسی شود، نباید در میان مقاله به بررسی جوانب همان موضوع در عصر قاجار پرداخت. البته این امر منافاتی با آوردن شاهد مثال­ها و مقایسه­های تاریخی ندارد.

3. وحدت مکان: مکان مقاله باید ثابت نگاه داشته شود. اگر مقاله­ای درباره­ی یک پدیده­ در ایران نوشته می­شود، نباید در پایان از تحلیل همان موضوع در شیلی سر در آورد.

4. شیوایی و رسایی: شیوایی مقاله در گرو ساده­نویسی است. باید تلاش کرد از جملات رسا، گویا و در حد امکان کوتاه استفاده شود. البته سطح نگارش مقاله و انتخاب نوع قلم باید دقیقاً با نیاز و فهم مخاطب هماهنگ باشد مثلاً در نگارش مقالات علمی در هر حیطه­ای باید مباحث فنی مورد استفاده قرار گیرد. اما نوشتن برای سطح عامه جامعه، قلمی پیراسته از هر گونه تعبیر خاص و علمی را می­طلبد.

5. انسجام: این ویژگی به تمام بخش­های یک نوشتار مربوط می­شود. کلمات و جملات در یک مقاله، مانند حلقه­های زنجیر به هم بسته­اند. نویسنده باید با هنر نویسندگی و قدرت استدلال خود موضوع را بپروراند و خواننده را به نتیجه­ی دلخواه برساند. هر گونه آشفتگی و پراکندگی در ساختار مقاله، نویسنده­ را در بیان هدف خویش ناکام خواهد گذاشت.

هـ) ساختار مقاله

1. عنوان

2. نام پژوهشگر

3. چکیده

4. کلید واژه

5. مقدمه

6. متن اصلی

7. جمع بندی و نتیجه گیری و ضمائم

8. فهرست منابع

1. عنوان: عنوان مقاله بیانگر درو نمایه­ی مقاله است که در اولین صفحه ذکر می­شود (رجوع شود به توضیحات ص دوم)

2. نام پژوهشگر: پس از عنوان، نویسنده­ی مقاله، نام و مشخصات خود و نام استاد راهنما، دانشگاه یا حوزه و سنوات علمی را در صفحه­ای جدا ذکر می­کند.

 3. چکیده نویسی:

چکیده نویسی یک مقاله می­تواند به چند روش انجام گیرد.

چکیده توسط مولف : در این نوع از چکیده نویسی ، مولف با توجه به تمام محتوای مقاله، تیترها و میان تیترها ی آن ، شمایی علمی ازکل مقاله ترسیم می کند که مشتمل بر محتوای اصلی مقاله ، نتایج مهم آن و همه  آن چیزی است که مولف به خاطر آن به نوشتن  مقاله پرداخته است . مخاطب با مطالعه چکیده­ی مولف، باید از محتوای اصلی مقاله ، هدف و نتایج آن آگاه شود .

چکیده توسط دیگری : در این شیوه، شخص دیگری با حذف مطالب زاید به ترتیبی که کلمات و عبارات اصلی متن و مفاهیم محوری نویسنده تا حد امکان حفظ شود، چکیده را تنظیم می­کند. این روش بیش تر در کوتاه کردن مقالات و سخنرانی ها برای درج در روزنامه ها یا نشر در سایر وسایل ارتباط جمعی به کار می رود.

یکی از شرایط خلاصه نویسی یا  تلخیص در هر نوشته ای ، رعایت امانت است  و این مهم با به کار بردن روش نخست امکان پذیر است. مشکلی که اغلب نویسندگان تازه کار با آن روبه رو می شوند این است که اغلب «خلاصه نویسی» را با «ساده نویسی» یکی می دانند. این گونه نویسندگان باید بدانند که ساده نویسی : بیان ساده تر مطالب پیچیده است.  به عنوان مثال اگر نویسنده ای یک مقاله علمی را برای کسانی که در زمینه مباحث آن علم آگاهی ندارند  بازنویسی کند، به گونه ای که برای خوانندگان قابل فهم باشد، در واقع ساده نویسی کرده است.  در این صورت ممکن است نویسنده حتی از برخی نکته ها ی اصلی صرف نظر کرده و یافرمول­ها، معادله ها یا اصطلاح ها را ذکر نکند.

اما در چکیده نویسی حذف کردن نکته های اصلی در همه مطالب ، صحیح نیست و این اصل را تنها در ساده کردن مطالب می توان به کار برد نه در خلاصه نویسی مقاله ای که برای افراد آگاه یا مقام های بالاتر تنظیم می شود . توصیه می گردد  برای خلاصه کردن مطلب­های بلند، نکات زیر رعایت شود:

1) ابتدا متن به دقت خوانده شده و زیر مفاهیم اصلی آن خط کشیده شود.

2) در حین قرائت متن؛ کلمات مترادف ، متشابه و هم معنی حذف شود زیرا یکی از این کلمات  می­تواند رساننده ی معنی و پیام نویسنده به خواننده باشد و ارائه صف طویلی از این کلمات ، آزار دهنده ذهن و روح خواننده خواهد بود.

3) مطالب فرعی که جنبه توصیفی یا تمثیلی دارند و برای تفهیم بیشتر خواننده آمده است و به موضوع اصلی مربوط نیست، حذف شود.

4) جمله های معترضه و تفسیری که عدم وجودشان آسیبی به درک مطالب وارد نمی کند ، حذف شود.

 در برخی از  موارد می­شود با رعایت همین چهار نکته ، متن مفصلی را تا میزان یک دهم آن خلاصه کرد و به یاری خواننده شتافت تا در درک مفهوم بندها و جملات نوشتار آسودگی یابد  و از خواندن متن لذت برد.

 نویسندگان حرفه ای ، با ابتکار و ذوق سرشاری که دارند، ممکن است برخی از این نکات را هم نادیده گرفته و خلاصه نویسی را هم رعایت کنند.  آن چه در خلاصه نویسی اهمیت دارد، حفظ اصالت متن و خودداری از دگرگونی مطلب است . فراموش نشود که باید اصل و تنه ی متن محفوظ بماند تا به فکر و اندیشه نویسنده اصلی متن تعرضی نشود.

کلید واژه: هر مقاله باید دارای کلید واژه باشد که در ابتدای مقاله قرار می­گیرد. واژگان کلیدی شامل واژه­هایی است که خواننده قبل از مطالعه باید با آنها آشنایی داشته باشد. واژگان کلیدی یک مقاله حداکثر ده واژه بوده که باید با مراجعه به اصطلاح نامه­ها در هر علم و متناسب با موضوع انتخاب شودو توسط منابع لغوی و اصطلاحی در حد کوتاه معنا شوند. مسلما تعاریف واژگانی در تحقیق و مقاله با یکدیگر متفاوتند. در تحقیق همه ابعاد یک واژه معنا می­شوند اما در مقاله به همان بعدی اشاره می­شود که مستقیماً مربوط به محتوای مقاله است.

مقدمه: در مقدمه باید از پیشینه و سابقه کار­هایی که در ارتباط با عنوان مقاله تاکنون انجام شده سخن گفت و سپس به توضیح موضوع مورد بحث پرداخت.

متن اصلی: متن مقاله که براساس طرح­ریزی مطالب، منظم می­شود در ابتدا به معرفی موضوع و ابعاد آن پرداخته و نظرات موافق و مخالف راجع به موضوع را به بحث و بررسی می­کشاند. مهم­ترین مشخصه متن اصلی مقاله، تحقیق و بررسی مؤلف پیرامون موضوع مورد بحث است که به قلم مقاله نویس درآمده و بازتاب اندیشه­های او است.

متن اصلی از تیترها و میان تیترهای متعدد تشکیل شده و در ذیل هر تیتر مطالب به صورت منظم و در قالب­بندهای (پاراگراف­های) متعدد بیان می­شود که در زیر توضیح بند  یا پاراگراف می­آید.

بند: اگر مقاله را یک پیام مرکب برای مخاطب در نظر بگیریم، بند قسمتی از یک پیام مرکب محسوب می­شود که در ذهن نویسنده است. در هر بند قسمتی از این پیام آورده می­شود. بند چینی به این معنی است که پیام ما ابتدا در ذهن نویسنده تقطیع شده و سپس در کتاب، طبق چینش منطقی و پیوستگی معانی به همان تقطیع عمل شود. واضح است که نگارش متن­های پیوسته و طولانی برای مخاطب نیز خسته کننده است. متن بند چینی شده به خواننده نیز کمک می­کند تا در دریافت پیام­های نویسنده به یک نظم ذهنی مناسب دست یافته و از مطالعه اثر لذت ببرد. رعایت نظم و انضباط در انتقال پیام­ها در گرو بندچینی صحیح است.

 نکاتی در مورد «بند»

              1.  هر بند از یک جمله اصلی (هسته) آغاز می­شود و بقیه بند به تأیید، رد، شفاف سازی، و شرح همان جمله­ی کلیدی می­پردازد. بقیه بند را بدنه یا وابسته به هسته می­نامند. مثلاً اگر در اول بند بیاورید «شهید چمران تمام عظمت روحی خود را مدیون حس شهادت طلبانه­ی خویش بود» مخاطب می­داند که بقیه­ی بند در شرح شهادت طلبی شهید چمران خواهد بود.

              2.  وجود هر بند باید مطلبی مهم به مقاله بیافزاید طوری که با حذف آن،  بدنه­ی مقاله آسیب بیند.

              3.  بند نباید خیلی طولانی باشد.

              4.  مطلبی که در یک بند بیان می­شود نباید در بند دیگر تکرار شود.

              5.  میان بندها باید پیوستگی کامل باشد تا رشته­ی کار از دست نرفته و مقاله به حاشیه نویسی سقوط نکند.

              6.  هر بند باید جنبه­ای از مطلب اصلی (موضوع) را در خود گنجانده باشد.

              7.  در ابتدای بند، «واو» یا «که» نمی­آید و استفاده از این حروف عطف نشان می­دهد که بند مستقل نیست و باید با بند قبل ادغام شود.

نتیجه گیری: هر مقاله بر اساس یک سوال علمی آغاز شده و فرضیه­های موجود راجع به موضوع را می­کاود و به سرانجام می­رساند.

ممکن است نتیجه گیری در پایان مقاله و پس از بهره گیری از دلایل مختلف آورده شودو حتی امکان دارد نویسنده با مهارت نظام منظور خود را در لابه­لای بندهای مطلب بگنجاند؛ اما به هر صورت مقاله باید دارای نتیجه­گیری باشد. تفاوت مهم مقاله و یادداشت همین جاست؛ زیرا در یادداشت لزوماً نتیجه­گیری خاصی وجود ندارد بلکه بیشتر تذکر و یادآوری یک موضوع است. نتیجه مقاله باید حاوی پیام حذف مقاله بوده و نتیجه تحقیقات مؤلف را به نمایش بگذارد بنابراین بیان خلاصه مقاله در این قسمت جایگاهی نداشته و نتیجه را بیان نمی­کند.

فهرست منابع: پایان هر نوشتار باید فهرست منابع آن ذکر شود. به این منظور مشخصات تمام اسنادی که مورد ارجاع نویسنده بوده به ترتیب حروف الفبای نام خانوادگی مؤلف نوشته می­شود. اگر نام نویسنده مشخص نباشد به جای آن، اولین حرف عنوان کتاب و اگر نویسنده، انجمن یا سازمان است به جای نام نویسنده نوشته می­شود.

مثال: 1) منصوری، رضا، توسعه­ی علمی ایران، چاپ دوم، تهران، اطلاعات، 1382

مثال 2) کتابی که نام نویسنده ذکر نشده: تحولات ایران، تهران، سروش، 1374، ص 120.

مثال 3) کتابی که مؤلف آن انجمن یا سازمان است: دانشگاه تهران، توسعه­ی علم و آسیب­ها، تهران، سروش، ص 1383.

پانویس: اتقان علمی یک اثر به استنادهای قوی و صحیح آن است. برای اشاره به منابعی که در متن مقاله یاتحقیق از آنها نقل قول شده است، پانویس یا پی نوشت ارائه­ی می­شود. در تحقیقات درسی و رساله­های علمی هر صفحه و مطالبی که در آن صفحه می­آید دارای پانویس است. بدین صورت که در پایین صفحه خطی کشیده می­شود و در ذیل آن ارجاعات متن به صورت شماره بندی ذکر می­شود. اما در مقالات بهتر است پی نوشت مورد استفاده قرار گیرد. برای ارائه­ی پی­نوشت باید تمام ارجاعات متن شماره­گذاری شده و در پایان مقاله به صورت شماره­بندی مستند شود.

پانویس یا پی­نوشت شامل اطلاعاتی است که از فیش کتابشناسی ارائه می­گردد و البته برای شرح مطالب و توضیح اصطلاحات نیز از پانویس استفاده می­شود.

نکاتی درباره پانویس

1.     پی­نوشت­ها در مقاله پشت سرهم شماره­گذاری می­شود.

2.     برای ذکر منبع، ابتدا نام خانوادگی بعد نام نویسنده، به دنبال آن عنوان، نام ناشر، محل نشر، تاریخ انتشار و شماره صفحه­ای که مطلب از آن نقل شده است، به ترتیب ذکر می­شود.

3.     در پانویس اگر برای اولین بار به ماخذی اشاره ­شود، بایستی منبع به صورت کامل نوشته شود. مثلا کرمانی، احمد، تاریخ انحطاط مجلس اصفهان، دانشگاه اصفهان، چاپ دوم، 1356، ص 60.

4.     پس از اولین استناد اگر بخواهیم دوباره به همان مرجع ارجاع داده شود، چنانچه:

الف‌.  بلافاصله به همان منبع استناد گردد، بدین صورت نوشته می­شود: همان، ص 20

ب‌.    و اگر  با فاصله  استناد شود، دو شکل دارد:

1) همان اثر مؤلف مورد استفاده است، در این صورت چنین نوشته می­شود: احمد محمد الاسلام کرمانی، صفحه­ی 60

2) کتاب دیگری از همان نویسنده مورد استناد است، در این صورت  خلاصه عنوانی که قبلاًٌ ذکر شده آورده می­شود: جلال آل احمد، زن زیادی، ص 18 

         اگر استناد از یک نشریه یا روزنامه است: حسن احمدیان، حقوق اقلیت­ها در نظام علومی، کیهان، آذرماه 87، ص 14.

5.   اگر نقل مطلب غیر مستقیم باشد یعنی از مأخذی نقل شده که آن نیز از مأخذ دیگری استفاده کرده است: بدین صورت پی­نوشت می­شود: یحیی دولت­آبادی، شرح مدرسه ادب، نقل شده توسط حسین محبوبی، تاریخ مؤسسات، نشر دانشگاه تهران، 1370، ص 13.

 و) چند نکته­ی نگارشی

1.     توازن بخش­های مختلف نوشته حفظ شود. نباید یک بخش مهم­تر از بخش­های دیگر به شمار رفته و سایر بخش­ها مورد غفلت و کم لطفی قرار گیرد.

2.     سبک نگارش تا آخر حفظ شود. سبک رسمی نباید تبدیل به غیر رسمی و بالعکس شود.

3.     سطح مخاطب در نظر گرفته شود تحصیلات، سن، طبقه­ی اجتماعی، جهان بینی و ...

4.     ملاحظات دستوری در جملات و شماره­گذاری و علائم سجاوندی (ویرایش ادبی) رعایت شود.

5.     به ویرایش علمی (منطقی و علمی بودن مباحث و صحت مطالب) توجه شود.

6.     تناسب تیتر و متن، ارجاع دقیق، استفاده از منابع معتبر و ... فراموش نشود.

7.     قلم نگارش باید یکدست و متناسب با طبقه­ی علمی مخاطب باشد.

 چند نکته اخلاقی

1.     نویسنده باید به آنچه می­نویسد اعتقاد کامل داشته باشد و مطلب را با  صمیمیت و صداقت بنویسد تا بر دل بنشیند.

2.     نویسنده باید در همه حال عفت کلام را حفظ کند و از دایر­ه­ی اصول و موازین اخلاقی خارج نشود. از غرض ورزی و نسبت ناروا دادن به دیگران پرهیز کند و همواره انصاف و مروت را مدنظر داشته باشد.

3.     از تملق و چاپلوسی بپرهیزد. زیرا با این کار نوشته را بی ارزش و خود را حقیر می­سازد. همچنین در طول مقاله نباید از نویسنده­ای خاص تعریف و تمجید کرد یا او را تقبیح نمود؛ بلکه باید با نگاه علمی تنها مطلب او را مورد خطاب قرار داد.

منابع

 1.     پیشوائی، مهدی، کلیاتی درباره-ی فن نویسندگی، فصلنامه پژوهش و حوزه، شماره­ی سوم و چهارم

2.     اسلام­پور، حسن، شیوه نامه­ی ویرایش

3.     تسبیحی، پروانه، آموزش کارگاهی روش تحقیق – مقاله نویسی

4.     سایت ادبیات و فرهنگ اسلامی، شیوه­نامه­ی نویسندگی

 

گرد آورنده: معصومه اسماعیلی

نظرات 5 + ارسال نظر
حسن مصاحبه شنبه 27 آبان 1391 ساعت 17:11

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام واحترام

به منظور شناخت روش علمی مقاله نویسی به وبگاه شما سر زده واز دستنوشته های شما بهره بردم .از شما متشکرم . موفق باشید .

موفق باشید .

[ بدون نام ] چهارشنبه 8 خرداد 1392 ساعت 00:39

با سلام و خدا قوت

مطالب خیلی مفید و منسجمی بود
ممنون

رضایی شنبه 3 اسفند 1392 ساعت 10:38

مرسی از مطالبتون در مورد مقاله نویسی

دختر گل شنبه 15 شهریور 1393 ساعت 02:29

کمکم نکرد ولی خوشحالم که دیگران رو راهنمایی کرده
ممنونم

علیرضاه شنبه 13 آبان 1396 ساعت 12:51 http://www.sciencepeak.com/

با سلام بسیار عالی و آموزنده بود تشکر از شما

ممنون از لطف شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد