کتاب و فلسفه

کتاب و فلسفه

با این من مانده تا ابد ....
کتاب و فلسفه

کتاب و فلسفه

با این من مانده تا ابد ....

حیات طیبه


نامه آخوند ملا حسینقلی همدانی



عالم ربانی و عارف زاهد، مرحوم آخوند ملاّ حسینقلی همدانی(1) در نامه اش به یکی از علمای تبریز چنین می نویسد:

«بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد لله ربّ العالمین و الصلاة و السلام علی محمد و آله الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.

مخفی نماناد بر برادران دینی که به جز التزام به شرع شریف، در تمام حرکات و سکنات و تکلمات و لحظات و غیرها راهی به قرب حضرت ملک الملوک جلّ جلاله نیست، . . .

 


نامه آخوند ملا حسینقلی همدانی

عالم ربانی و عارف زاهد، مرحوم آخوند ملاّ حسینقلی همدانی1 در نامه اش به یکی از علمای تبریز چنین می نویسد:

«بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد لله ربّ العالمین و الصلاة و السلام علی محمد و آله الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.

مخفی نماناد بر برادران دینی که به جز التزام به شرع شریف، در تمام حرکات و سکنات و تکلمات و لحظات و غیرها راهی به قرب حضرت ملک الملوک جلّ جلاله نیست، و به خرافات ذوقیه اگرچه ذوق در غیر این مقام خوب است «کما دأب الجهال و الصوفیه خذلهم اللّه» راه رفتن لایوجب الاّ بعداً. حتی شخص هرگاه ملتزم به نزدن شارب و نخوردن گوشت بوده باشد، اگر ایمان به عصمت ائمه اطهار علیهم السلام آورده باشد، باید بفهمد از حضرت احدیت دور خواهد شد و هکذا در کیفیت ذکر، بغیر ما ورد عن ا لسادات المعصومین صلوات اللّه علیهم، عمل نماید. بناء علی هذا باید مقدم بدارد شرع شریف را و اهتمام نماید هر چه در شرع شریف اهتمام به آن شده وآنچه این ضعیف از عقل و نقل استفاده نموده ام این ا ست که اهمّ اشیاء از برای طالب قرب، جدّ و سعی در ترک معصیت است. تا این خدمت را انجام ندهی نه ذکرت و نه فکرت، به حال قلبت فایده ای نخواهد بخشید. چراکه پیشکش و خدمت کردن کسی که با سلطان در مقام عصیان و انکار است بی فایده خواهد بود. نمی دانم کدام سلطان، اعظم از این سلطان عظیم الشأن است، و کدام نقاراقبح از نقار با اوست؟!.

 

خلاصه بعد از سعی در مراقبت، البته طالب قرب، بیداری و قیام سحر را از دست ندهد. و نماز شب را با آداب و حضور قلب به جا بیاورد. و اگر وقتش زیادتر باشد به ذکر یا فکر مناجات مشغول بشود، لیکن قدر معینی از شب باید مشغول ذکر با حضور بشود. در تمام حالاتش خالی از حزن نبوده باشد. اگر ندارد تحصیل نماید به اسبابش. و بعد از فراغ، تسبیح سیده نساء و دوازده مرتبه سوره توحید و ده مرتبه لا اله الا اللّه وحده لا شریک له، له الملک ـ الی آخر ـ و صد مرتبه لا اله الا اللّه و هفتاد مرتبه استغفار بخواند و قدری از قرآن شریف تلاوت نماید و دعای معروف صباح: اعنی یا من دلع لسان الصباح ـ الی آخر ـ البته خوانده شود و دائماً با وضو باشد واگر بعد از هر وضو دو رکعت نماز بخواند، بسیار خوب است. بسیار ملتفت باشد که به هیچ وجه اذیتش به غیر نرسد. و در قضاء حوائج مسلمین لا سیّما علماء و لا سیّما اتقیائهم سعی بلیغ نماید. و در هر مجلسی که مظنّه وقوع در معصیت است البته البته اجتناب نماید، بلکه مجالست با اهل غفلت به غیر شغل ضرورت مضر است. اگرچه از معصیت خالی بوده باشد. کثرت اشتغال به مباحات و شوخی بسیار کردن و لغو گفتن و گوش به اراجیف دادن قلب را می میراند.

اگر بی مراقبت مشغول به ذکر و فکر بشود بی فایده خواهد بود. اگرچه حال هم بیاورد. چراکه حال دوام پیدا نخواهد کرد. گول حالی را که ذکر بیاورد، بی مراقبه نباید خورد، زیاده طاقت ندارم، بسیار التماس دعا از همه شماها دارم. این حقیر کثیر التقصیر و المعاصی را، فراموش ننمایید. و در شب جمعه صد مرتبه و در عصر روز جمعه صد مرتبه سوره قدر بخواند.»(1)



1. تذکرة المتقین / ص 207.

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 25 آبان 1391 ساعت 20:55

خدا بر درجاتشان بیفزاید انشاالله

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد