کتاب و فلسفه

کتاب و فلسفه

با این من مانده تا ابد ....
کتاب و فلسفه

کتاب و فلسفه

با این من مانده تا ابد ....

اعجاز علمی قرآن

 

 اعجاز علمی قرآن

هر روزه اکتشافات و اختراعات و فرمول های علمی و نظریه های مختلفی توسط دانشمندان ارائه می شود که باعث پیشرفت علمی و گسترش دانش بشری می شود و ما این پیشرفت را مدیون دانشمندان بزرگ میدانیم ولی غافل از اینکه معجزة جاوید رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله سرشار از قوانین و فرمول ها و مبانی علمی است که صدها سال قبل از اینکه توسط دانشمندان کشف شود به ما اعلام نموده است.

اعجاز قرآن از دیدگاه علمی »
 هر روزه اکتشافات و اختراعات و فرمول های علمی و نظریه های مختلفی توسط دانشمندان ارائه می شود که باعث پیشرفت علمی و گسترش دانش بشری می شود و ما این پیشرفت را مدیون دانشمندان بزرگ میدانیم ولی غافل از اینکه معجزة جاوید رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله سرشار از قوانین و فرمول ها و مبانی علمی است که صدها سال قبل از اینکه توسط دانشمندان کشف شود به ما اعلام نموده است.
اهم علومی که‌در قرآن آمده است را اختصاراً به بعضی ازآنها اشاره می‌نماییم:

1 – اشاره به جاذبة زمین
 

(خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا )
خداوند آسمان ها را بدون ستونی که بتوانید آن را ببینید، خلق کرده است. (سوره لقمان / آیة 10) و (سوره رعد / 2)

2 – اشاره به حرکت انتقالی زمین: (حرکت زمین به دور خورشید)
 

(هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا )
آن خدایی که زمین را برای شما نرم و هموار گردانید. (سوره ملک / آیة 15)
که منظور از ذلول هر چیزی است که به آرامی حرکت کند و در لغت به شتری که به نرمی و با آرامش حرکت کند گفته می شود.

3 – اشاره به حرکت وضعی زمین (حرکت زمین به دور خودش)
 

(الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَسَلَکَ لَکُمْ فِیهَا سُبُلًا وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّن نَّبَاتٍ شَتَّى )
همان خداوندى که زمین را براى شما محل آسایش قرار داد؛ و راه‏هایى در آن ایجاد کرد؛ و از آسمان، آبى فرستاد!» که با آن، انواع گوناگون گیاهان را (از خاک تیره) برآوردیم. (طه / 53)
(َلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا )
آیا زمین را محل آرامش (شما) قرار ندادیم؟! (نبأ / 6)
(أَلَمْ تَرَ إِلَى رَبِّکَ کَیْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَلَوْ شَاءَ لَجَعَلَهُ سَاکِنًا ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَیْهِ دَلِیلًا )
آیا ندیدى چگونه پروردگارت سایه را گسترده ساخت؟! و اگر مى‏خواست آن را ساکن قرار مى‏داد؛ سپس خورشید را بر وجود آن دلیل قرار دادیم! (فرقان / 45 )

4 – اشاره به کروی بودن زمین
 

(فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ )
سوگند به پروردگار مشرقها و مغربها که ما قادریم.(معارج / 40)
(رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ )
و پروردگار دو مشرق و پروردگار دو مغرب است! (الرحمن / 17)

5 – اشاره به اینکه کوهها عامل استحکام زمین هستند.
 

(َالْجِبَالَ أَوْتَادًا )
کوه‏ها را میخهاى زمین (نبأ / 7)

6 – پیدایش دریا
 

(َأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْکَنَّاهُ فِی الْأَرْضِ وَإِنَّا عَلَى ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ )
از آسمان، آبى به اندازه معیّن نازل کردیم؛ و آن را در زمین (در جایگاه مخصوصى) ساکن نمودیم؛ و ما بر از بین بردن آن کاملاً قادریم! (مؤمنون / 18)

7 – وجود دریای شور و شیرین
 

(وَمَا یَسْتَوِی الْبَحْرَانِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ سَائِغٌ شَرَابُهُ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَمِن کُلٍّ تَأْکُلُونَ لَحْمًا طَرِیًّا وَتَسْتَخْرِجُونَ حِلْیَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْکَ فِیهِ مَوَاخِرَ لِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ )
دو دریا یکسان نیستند: این یکى دریایى است که آبش گوارا و شیرین و نوشیدنش خوشگوار است، و آن یکى شور و تلخ و گلوگیر؛ (امّا) از هر دو گوشتى تازه مى خورید و وسایل زینتى استخراج کرده مى‏پوشید؛ و کشتیها را در آن مى‏بینى که آنها را مى‏شکافند (و به سوى مقصد پیش مى‏روند) تا از فضل خداوند بهره‏گیرید، و شاید شکر (نعمتهاى او را) بجا آورید!(فاطر / 12)

8 – زوجیت یا وجود بارهای مثبت و مفی در هر چیز
 

(وَهُوَ الَّذِی مَدَّ الأَرْضَ وَجَعَلَ فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنْهَارًا وَمِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِیهَا زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ )
و او کسى است که زمین را گسترد؛ و در آن کوه‏ها و نهرهایى قرار داد؛ و در آن از تمام میوه‏ها دو جفت آفرید؛ (پرده سیاه) شب را بر روز مى‏پوشاند؛ در اینها آیاتى است براى گروهى که تفکر مى‏کنند! (رعد / 3)
(سُبْحَانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا یَعْلَمُونَ )
منزه است کسى که تمام زوجها را آفرید، از آنچه زمین مى‏رویاند، و از خودشان، و از آنچه نمى‏دانند! (یس / 36)
(وَمِن کُلِّ شَیْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَیْنِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ )
و از هر چیز دو جفت آفریدیم، شاید متذکّر شوید! (ذاریات / 49)

9 – نظریة نسبیت:
 

در سال 1906 میلادی انیشتین نظریه ای را مطرح نمود که جهان علم را متحول نمود، نظریة انیشتین معروف به نظریة نسبیت با فرمول mc2 = e (e انرژی، m جرم و c سرعت نور) بیان می دارد که اگر شخصی با سرعت نور حرکت نماید زمان برای او صفر می شود زیرا وقتی شخصی به چیزی نگاه می کند برای اینکه آن چیز را ببیند باید نور آن شیء به چشم شخص برسد و اگر شخصی مثلاً به عقربة ساعت نگاه کند و با سرعت نور از عقربه دور شود همیشه عقربة ساعت را ثابت می بیند گرچه عقربه حرکت می‌کند ولی شخص که کنار عقربه ایستاده است آن را متحرک می بیند و برای شخصی که با سرعت نور در حرکت است زمان ثابت است.
این نظریه گرچه فقط حدود یکصد سال از طرح آن می گذرد ولی در قرآن کریم در هزار و چهارصد سال پیش آمده است:
(...وَإِنَّ یَوْمًا عِندَ رَبِّکَ کَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ )
... و یک رزو به حساب پروردگارت برابر با هزار سال است، از آن گونه که شما می شمارید.) (حج / 47)
(...ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ )
... سپس در روزی که مقدارش هزار سال از سالهایی است که شما می شمرید (همه چیز) به سوی او بالا می رود. (سجده / 5)
(تُعْرُجُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ )
فرشتگان و روح الامین در روزی که مدتش پنجاه هزار سال خواهد بود (برای اخذ فرمان) به سوی (عرش) او بالا می روند.) (معارج / 4)

10 – اشاره به وزن داشتن ابر یا هوا
 

(وَهُوَ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیَاحَ بُشْرًا بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالاً سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَّیِّتٍ فَأَنزَلْنَا بِهِ الْمَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ کَذَلِکَ نُخْرِجُ الْموْتَى لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ )
او کسى است که بادها را بشارت دهنده در پیشاپیش (باران) رحمتش مى‏فرستد؛ تا ابرهاى سنگین‏بار را (بر دوش) کشند؛ (سپس) ما آنها را به سوى زمینهاى مرده مى‏فرستیم؛ و به وسیله آنها، آب (حیاتبخش) را نازل مى‏کنیم؛ و با آن، از هرگونه میوه‏اى (از خاک تیره) بیرون مى‏آوریم؛ این گونه (که زمینهاى مرده را زنده کردیم،) مردگان را (نیز در قیامت) زنده مى‏کنیم، شاید (با توجه به این مثال) متذکّر شوید! (اعراف / 57)
(هُوَ الَّذِی یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَیُنْشِىءُ السَّحَابَ الثِّقَالَ )
او کسى است که برق را به شما نشان مى‏دهد، که هم مایه ترس است و هم مایه امید؛ و ابرهاى سنگین‏بار ایجاد مى‏کند! (رعد / 12)

11 – اشاره به اینکه بادها مقدمه ابر و باران می باشند.
 

(اَمَّن یَهْدِیکُمْ فِی ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَن یُرْسِلُ الرِّیَاحَ بُشْرًا بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ تَعَالَى اللَّهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ )
کسى که شما را در تاریکیهاى صحرا و دریا هدایت مى‏کند، و کسى که بادها را بعنوان بشارت پیش از نزول رحمتش مى‏فرستد؛ آیا معبودى با خداست؟! خداوند برتر است از آنچه براى او شریک قرارمى‏دهند! (نمل / 63)

12 – وجود ابرهای مختلف
 

(وَأَنزَلْنَا مِنَ الْمُعْصِرَاتِ مَاء ثَجَّاجًا )
و از ابرهاى باران‏زا آبى فراوان نازل کردیم، (نبأ / 14)

13 – جزئیات تشکیل ابر و بارش باران
 

(اللَّهُ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیَاحَ فَتُثِیرُ سَحَابًا فَیَبْسُطُهُ فِی السَّمَاءِ کَیْفَ یَشَاءُ وَیَجْعَلُهُ کِسَفًا فَتَرَى الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ فَإِذَا أَصَابَ بِهِ مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ إِذَا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ )
خداوند همان کسى است که بادها را مى‏فرستد تا ابرهایى را به حرکت در آورند، سپس آنها را در پهنه آسمان آن گونه که بخواهد مى‏گستراند و متراکم مى‏سازد؛ در این هنگام دانه‏هاى باران را مى‏بینى که از لا به لاى آن خارج مى‏شود،هنگامى که این (باران حیاتبخش) را به هر کس از بندگانش که بخواهد مى‏رساند، ناگهان خوشحال مى‏شوند... (روم / 48)
(أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُزْجِی سَحَابًا ثُمَّ یُؤَلِّفُ بَیْنَهُ ثُمَّ یَجْعَلُهُ رُکَامًا فَتَرَى الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ وَیُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مِن جِبَالٍ فِیهَا مِن بَرَدٍ فَیُصِیبُ بِهِ مَن یَشَاءُ وَیَصْرِفُهُ عَن مَّن یَشَاءُ یَکَادُ سَنَا بَرْقِهِ یَذْهَبُ بِالْأَبْصَارِ )
آیا ندیدى که خداوند ابرهایى را به آرامى مى‏راند، سپس میان آنها پیوند مى‏دهد، و بعد آن را متراکم مى‏سازد؟! در این حال، دانه‏هاى باران را مى‏بینى که از لابه‏لاى آن خارج مى‏شود؛ و از آسمان -از کوه‏هایى که در آن است [=ابرهایى که همچون کوه‏ها انباشته شده‏اند]- دانه‏هاى تگرگ نازل مى‏کند، و هر کس را بخواهد بوسیله آن زیان مى‏رساند، و از هر کس بخواهد این زیان را برطرف مى‏کند؛ نزدیک است درخشندگى برق آن (ابرها) چشمها را ببرد! (نور / 43)

14 – آفرینش جنین از عنصر خاک
 

(وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِینٍ )
و ما انسان را از عصاره‏اى از گِل آفریدیم؛ (مؤمنون / 12)
(وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَکُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ إِذَا أَنتُم بَشَرٌ تَنتَشِرُونَ )
از نشانه‏هاى او این است که شما را از خاک آفرید، سپس بناگاه انسانهایى شدید و در روى زمین گسترش یافتید! (روم / 20)

15 – رشد تدریجی جنین (مؤمنون / 14 – 12)
 

(وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِینٍ - ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِی قَرَارٍ مَّکِینٍ - ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ )
و ما انسان را از عصاره‏اى از گِل آفریدیم؛ - سپس او را نطفه‏اى در قرارگاه مطمئن [= رحم‏] قرار دادیم؛ - سپس نطفه را بصورت علقه [= خون بسته‏]، و علقه را بصورت مضغه [= چیزى شبیه گوشت جویده شده‏]، و مضغه را بصورت استخوانهایى درآوردیم؛ و بر استخوانها گوشت پوشاندیم؛ سپس آن را آفرینش تازه‏اى دادیم؛ پس بزرگ است خدایى که بهترین آفرینندگان است!

16 – اشاره به بافت های کامل و ناقص در جنین
 

(یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِن کُنتُمْ فِی رَیْبٍ مِّنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ مُّخَلَّقَةٍ وَغَیْرِ مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَیِّنَ لَکُمْ وَنُقِرُّ فِی الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ وَمِنکُم مَّن یُتَوَفَّى وَمِنکُم مَّن یُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلَا یَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئًا وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنبَتَتْ مِن کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ )
اى مردم! اگر در رستاخیز شک دارید، (به این نکته توجّه کنید که:) ما شما را از خاک آفریدیم، سپس از نطفه، و بعد از خون بسته شده، سپس از «مضغه» [= چیزى شبیه گوشت جویده شده‏]، که بعضى داراى شکل و خلقت است و بعضى بدون شکل؛ تا براى شما روشن سازیم (که بر هر چیز قادریم)! و جنین‏هایى را که بخواهیم تا مدّت معیّنى در رحم (مادران) قرارمى‏دهیم؛ (و آنچه را بخواهیم ساقظ مى‏کنیم؛)بعد شما را بصورت طفل بیرون مى‏آوریم؛ سپس هدف این است که به حدّ رشد و بلوغ خویش برسید. در این میان بعضى از شما مى‏میرند؛ و بعضى آن قدر عمر مى‏کنند که به بدترین مرحله زندگى (و پیرى) مى‏رسند؛ آنچنان که بعد از علم و آگاهى، چیزى نمى‏دانند! (از سوى دیگر،) زمین را (در فصل زمستان) خشک و مرده مى‏بینى، اما هنگامى که آب باران بر آن فرو مى‏فرستیم، به حرکت درمى‏آید و مى‏روید؛ و از هر نوع گیاهان زیبا مى‏رویاند! (حج / 5)

17 – تخمک و سلول تخم انسان
 

(إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعًا بَصِیرًا )
ما انسان را از نطفه مختلطى آفریدیم، و او را مى‏آزماییم؛ (بدین جهت) او را شنوا و بینا قرار دادیم! (انسان / 2)

18 – تشکیل تودة سلولی
 

(ثُمَّ کَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى )
سپس بصورت خون بسته در آمد، و خداوند او را آفرید و موزون ساخت. (قیامت / 38)
19 – وجود پرده های سه گانه (شکمی، رحمی، آلانتوکوریون) یا (آمینوس، کوریون الانتوئید) در اطراف جنین
(خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَکُم مِّنْ الْأَنْعَامِ ثَمَانِیَةَ أَزْوَاجٍ یَخْلُقُکُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ خَلْقًا مِن بَعْدِ خَلْقٍ فِی ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَهُ الْمُلْکُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ)
او شما را از یک نفس آفرید، و همسرش را از (باقیمانده گِل) او خلق کرد؛ و براى شما هشت زوج از چهارپایان ایجاد کرد؛ او شما را در شکم مادرانتان آفرینشى بعد از آفرینش دیگر، در میان تاریکیهاى سه گانه، مى‏بخشد! این است خداوند، پروردگار شما که حکومت (عالم هستى) از آن اوست؛ هیچ معبودى جز او نیست؛ پس چگونه از راه حق منحرف مى‏شوید؟! (زمر / 6)

20 – آب در ساختمان جنین
 

(وَهُوَالَّذِی خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَکَانَ رَبُّکَ قَدِیرًا)
و کسى است که از آب، انسانى را آفرید؛ سپس او را نسب و سبب قرار داد (و نسل او را از این دو طریق گسترش داد)؛ و پروردگار تو همواره توانا بوده است. (فرقان / 54)

21 – بهترین مدت شیر خوارگی
 

(وَالْوَالِدَاتُ یُرْضِعْنَ أَوْلاَدَهُنَّ حَوْلَیْنِ کَامِلَیْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَن یُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَکِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لاَ تُکَلَّفُ نَفْسٌ إِلاَّ وُسْعَهَا لاَ تُضَآرَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلاَ مَوْلُودٌ لَّهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِکَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالاً عَن تَرَاضٍ مِّنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْهِمَا وَإِنْ أَرَدتُّمْ أَن تَسْتَرْضِعُواْ أَوْلاَدَکُمْ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِذَا سَلَّمْتُم مَّآ آتَیْتُم بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ )
مادران، فرزندان خود را دو سال تمام، شیر مى‏دهند. (این) براى کسى است که بخواهد دوران شیرخوارگى را تکمیل کند. و بر آن کس که فرزند براى او متولّد شده [= پدر]، لازم است خوراک و پوشاک مادر را به طور شایسته (در مدت شیر دادن بپردازد؛ حتى اگر طلاق گرفته باشد.) هیچ کس موظّف به بیش از مقدار توانایى خود نیست! نه مادر (به خاطر اختلاف با پدر) حق ضرر زدن به کودک را دارد، و نه پدر. و بر وارث او نیز لازم است این کار را انجام دهد [= هزینه مادر را در دوران شیرخوارگى تأمین نماید]. و اگر آن دو، با رضایت یکدیگر و مشورت، بخواهند کودک را (زودتر) از شیر بازگیرند، گناهى بر آنها نیست. و اگر (با عدم توانایى، یا عدم موافقت مادر) خواستید دایه‏اى براى فرزندان خود بگیرید، گناهى بر شما نیست؛ به شرط اینکه حق گذشته مادر را به طور شایسته بپردازید. و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و بدانید خدا، به آنچه انجام مى‏دهید، بیناست! (بقره / 233)

22 – نقش مرد در تعیین جنس جنین
 

(وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنثَى - مِن نُّطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى)
و اوست که دو زوج نر و مادّه را آفرید -ز نطفه‏اى هنگامى که خارج مى‏شود (و در رحم مى‏ریزد) (نجم / 46 – 45)
(أَلَمْ یَکُ نُطْفَةً مِّن مَّنِیٍّ یُمْنَى - ثُمَّ کَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى - َجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنثَى)
آیا او نطفه‏اى از منى که در رحم ریخته مى‏شود نبود؟! - سپس بصورت خون بسته در آمد، و خداوند او را آفرید و موزون ساخت - و از او دو زوج مرد و زن آفرید! (قیامت / 39 – 37)

23 – به کار افتادن حس شنوایی قبل از بینایی
 

(وَاللّهُ أَخْرَجَکُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَیْئًا وَجَعَلَ لَکُمُ الْسَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ)
و خداوند شما را از شکم مادرانتان خارج نمود در حالى که هیچ چیز نمى‏دانستید؛ و براى شما، گوش و چشم و عقل قرار داد، تا شکر نعمت او را بجا آورید! (نحل / 78)

24 – اعجاز اثر انگشت
 

(بَلَى قَادِرِینَ عَلَى أَن نُّسَوِّیَ بَنَانَهُ)
آرى قادریم که (حتّى خطوط سر) انگشتان او را موزون و مرتّب کنیم! (قیامت / 4)

25 – درمان موضعی و سطحی بسیاری از بیماری های پوستی در سرما
 

(رْکُضْ بِرِجْلِکَ هَذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ)
(به او گفتیم:) پاى خود را بر زمین بکوب! این چشمه آبى خنک براى شستشو و نوشیدن است! (ص / 42)

26 – تأثیر روانی رنگ سبز
 

(مُتَّکِئِینَ عَلَى رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَعَبْقَرِیٍّ حِسَانٍ)
این در حالى است که بهشتیان بر تختهایى تکیه زده‏اند که با بهترین و زیباترین پارچه‏هاى سبزرنگ پوشانده شده است. (الرحمن / 76)
(عَالِیَهُمْ ثِیَابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا)
بر اندام آنها [= بهشتیان‏] لباسهایى است از حریر نازک سبزرنگ، و از دیباى ضخیم، و با دستبندهایى از نقره آراسته‏اند، و پروردگارشان شراب طهور به آنان مى‏نوشاند! (انسان / 21)
(أُوْلَئِکَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَیَلْبَسُونَ ثِیَابًا خُضْرًا مِّن سُندُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُّتَّکِئِینَ فِیهَا عَلَى الْأَرَائِکِ نِعْمَ الثَّوَابُ وَحَسُنَتْ مُرْتَفَقًا)
آنها کسانى هستند که بهشت جاودان براى آنان است؛ باغهایى از بهشت که نهرها از زیر درختان و قصرهایش جارى است؛ در آنجا با دستبندهایى از طلا آراسته مى‏شوند؛ و لباسهایى (فاخر) به رنگ سبز، از حریر نازک و ضخیم، دربر مى‏کنند؛ در حالى که بر تختها تکیه کرده‏اند. چه پاداش خوبى، و چه جمع نیکویى! (کهف / 31)
27و28– خاصیت شفا بخشی عسل و گرد آوری شهد و ساختن عسل توسط زنبورعسل
(ثُمَّ کُلِی مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلاً یَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِیهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ)
سپس از تمام ثمرات (و شیره گلها) بخور و راه‏هایى را که پروردگارت براى تو تعیین کرده است، براحتى بپیما! «از درون شکم آنها، نوشیدنى با رنگهاى مختلف خارج مى‏شود که در آن، شفا براى مردم است؛ به یقین در این امر، نشانه روشنى است براى جمعیّتى که مى‏اندیشند. (نحل / 69)

29 – اینکه مورچه ها دارای ملکه هستند
 

(حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِی النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ یَا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاکِنَکُمْ لَا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ)
تا آنجا که (سلیمان) به وادی مورچگان رسید و ملکة مورچگان چون جلال سلیمان و سپاه عظیم آنان را مشاهده کرد، گفت: ای موران همه به خانه های خود روید، مبادا سلیمان و سپاهیانش ندانسته شما را پایمال کنند. (نمل / 18)
در این آیه شریفه (قالت نملهٌ به صیغة مؤنث آمده است که چون مورچة ماده به مورچگان دیگر در مقام دستور و فرمان به داخل شدن به خانه های خود است، این مطلب را می رساند که مورچه ها دارای ملکه هستند و این مسأله در زمان رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله آمده است در صورتی که دانش بشری بیش از چند دهه نیست که از راه غیر قرآن به این مطلب پی برده است.

30 – تفاوت ستاره و سیاره
 

(هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیَاء وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللّهُ ذَلِکَ إِلاَّ بِالْحَقِّ یُفَصِّلُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ)
او کسى است که خورشید را روشنایى، و ماه را نور قرار داد؛ و براى آن منزلگاه‏هایى مقدّر کرد، تا عدد سالها و حساب (کارها) را بدانید؛ خداوند این را جز بحق نیافریده؛ او آیات (خود را) براى گروهى که اهل دانشند، شرح مى‏دهد! (یونس / 5)
(تَبَارَکَ الَّذِی جَعَلَ فِی السَّمَاءِ بُرُوجًا وَجَعَلَ فِیهَا سِرَاجًا وَقَمَرًا مُّنِیرًا)
جاودان و پربرکت است آن (خدایى) که در آسمان منزلگاه‏هائى براى ستارگان قرار داد؛ و در میان آن، چراغ روشن و ماه تابانى آفرید(فرقان / 61)

31 – گردش خورشید، ماه، زمین و سیارگان در مدارهای مشخص
 

(وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ-وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ-لَا الشَّمْسُ یَنبَغِی لَهَا أَن تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَکُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ)
و خورشید (نیز براى آنها آیتى است) که پیوسته بسوى قرارگاهش در حرکت است؛ این تقدیر خداوند قادر و داناست-و براى ماه منزلگاه‏هایى قرار دادیم، (و هنگامى که این منازل را طى کرد) سرانجام بصورت «شاخه کهنه قوسى شکل و زرد رنگ خرما» در مى‏آید-نه خورشید را سزاست که به ماه رسد، و نه شب بر روز پیشى مى‏گیرد؛ و هر کدام در مسیر خود شناورند. (یس / 40 – 38)
(وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ)
او کسى است که شب و روز و خورشید و ماه را آفرید؛ هر یک در مدارى در حرکتند! (انبیاء / 33)
(َفلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ-الْجَوَارِ الْکُنَّسِ)
سوگند به ستارگانى که بازمى‏گردند-حرکت مى‏کنند و از دیده‏ها پنهان مى‏شوند.(تکویر / 16 – 15)
32و33– پیش بینی مسافرت به فضا و عبور از جو و وضعیت جسمی و نبود اکسی‍‍‍ژن در خارج جو
(یا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ)
اى گروه جنّ و انس! اگر مى‏توانید از مرزهاى آسمانها و زمین بگذرید، پس بگذرید، ولى هرگز نمى‏توانید، مگر با نیرویى (فوق العاده)!(رحمن / 33)
(فَمَن یُرِدِ اللّهُ أَن یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ وَمَن یُرِدْ أَن یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقًا حَرَجًا کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی السَّمَاء کَذَلِکَ یَجْعَلُ اللّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ)
آن کس را که خدا بخواهد هدایت کند، سینه‏اش را براى (پذیرش) اسلام، گشاده مى سازد؛ و آن کس را که بخاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سینه‏اش را آنچنان تنگ مى‏کند که گویا مى‏خواهد به آسمان بالا برود؛ این گونه خداوند پلیدى را بر افرادى که ایمان نمى‏آورند قرار مى‏دهد! (انعام / 125)

34 – سقوط سنگ های آسمانی
 

(یُرْسَلُ عَلَیْکُمَا شُوَاظٌ مِّن نَّارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنتَصِرَانِ)
شعله‏هایى از آتش بى‏دود، و دودهایى متراکم بر شما فرستاده مى‏شود؛ و نمى‏توانید از کسى یارى بطلبید! (الرحمن / 35)

35 – مطالبی در مورد سیارة زهره
 

(وَالسَّمَاء وَالطَّارِقِ-وَمَا أَدْرَاکَ مَا الطَّارِقُ-النَّجْمُ الثَّاقِبُ)
سوگند به آسمان و کوبنده شب!-و تو نمى‏دانى کوبنده شب چیست!- همان ستاره درخشان و شکافنده تاریکیهاست! (طارق / 3 – 1)

36 – وجود ساکنین دیگر در کرات آسمانی
 

(وَمِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَثَّ فِیهِمَا مِن دَابَّةٍ وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا یَشَاء قَدِیرٌ)
و از آیات اوست آفرینش آسمانها و زمین و آنچه از جنبندگان در آنها منتشر نموده؛ و او هرگاه بخواهد بر جمع آنها تواناست! (شوری / 29)

چند نکته :
 

مطالبی که ذکر گردید نمونه ای از معجزات و پیشگوئیهای قرآن می باشد و ما برای اختصار فقط به برخی از آیات اشاره نمودیم وگرنه همة آیات الهی دارای اعجاز می باشد. بعضی از اساتید قرآنی به اعجازی به نام اعجاز عددی قرآن اشاره نموده اند که سعی نموده اند تکرار الفاظ و کلمات قرآن را به صورت تناسب بیان نمایند که می توان به کتاب (الاعجاز العددی فی القرآن الکریم) تألیف استاد عبدالرزاق نوفل اشاره نمود که در این کتاب به الفاظی که تناسب دارند اشاره نموده است مانند:
ابلیس 11 بار و استعاذه 11 بار
سیئات 180 مرتبه و صالحات 180 مرتبه
دین 92 مرتبه و مساجد 92 بار
نفع 50 مرتبه و فساد 50 مرتبه
الناس 368 مرتبه و الرسل 368 مرتبه
و یا جناب دکتر ابو زهرا نجدی واژة سجده در قرآن
را 34 مرتبه ذکر نموده اند، یعنی به تعداد سجده های در نمازهای یومیه (11)
یا فرموده اند که کلمة شهر (به معنای ماه) 12 مرتبه تعداد ماههای سال یوم 365 مرتبه (به تعداد روزهای سال) و کلمة ساعه (که قبل از آن یا اسم باشد یا فعل)
24 مرتبه (به تعداد ساعات شبانه روز) آمده است.
یا نظریات دیگری که از علمای سرشناس یا ناشناس دیگر آمده است که تلاش نموده اند یک نظم متناسب و نظم ریاضی را بر کلمات و آیات قرآن برقرار سازند و عمری را در این راه صرف نموده اند که در تحقیقات علماء فن و نابغه و حتی در دلایلی که خود جناب نجدی و نوفل برای تناسب برخی کلمات و آیات آورده اند اثبات می شود که نظم ریاضی قرآن ساخته و پرداخته خود آنان است زیرا اولاًقرآن برای اعجاز بودنش نیاز به نظم ریاضی داشتن ندارد و ثانیاً همانگونه که برخی از موارد اعجاز قرآن در همین کتاب اشاره شد اعجازهای قرآن بسیار فراوان استو نسبت دادن تناسباتی که نه برای بشریت مفید است و نه اثبات کنندة اعجاز قرآن است بلکه در بسیاری از موارد خطاهای معتقدین به تناسب و عدم دقت در شمارش و یا ویژگی هایی که این اشخاص در جهت متناسب نمودن کلمات آورده اند مانند تعداد کلمات ساعة که قبل از آن اسم یا فعل باشد در کتاب من الاعجاز البلاغی و العددی القرآن الکریم که جناب زهری برای اینکه تعداد کلمات ساعه در قرآن را به تعداد ساعات شبانه روز برساند در حالیکه تعداد کلمة ساعه در قرآن 484 مرتبه می باشد فرموده اند:
تعداد کلمة ساعه که قبل از آن اسم یا فعل باشد 24 مرتبه است در حالیکه این صت (ما قبل فعل یا حرف باشد) هیچ ارتباطی با موضوع ندارد و دلیلی است بی ربط و ثالثاً این روش که هر جا برای اثبات مدعایمان کم آوردیم از دلایل بی ارتباط با موضوع استفاده نماییم که کاملاً غلط و اشتباه می باشد و رابعاً قرآن کتابی است که برای پیشرفت و تکامل حقیقی انسانها آمده است و سرگرمی ریاضی و معما نیست که نیاز به تناسبات بین کلمات داشته باشد و علماء باید فکر و تلاش خود را در راه علومی به کار ببرند که سعادت بشریت را تضمین نماید و از فرسوده نمودن و هدر دادن عقل و کوشش خود در راههایی که مفید نیست پرهیز نماید. و خامساً این نظریات ممکن است موجب سوء استفادة دشمنان اسلام قرار بگیرد که اگر قرآن دارای تناسب ریاضی نیست پس از جانب خداوند نمی باشد و یا دچار تحریف و تغییر شده است. خلاصه اینکه قرآن کلام الهی است و برای هدایت بشر باقی باشد تا هم حجت و اعجازی بر نبوت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله باشد و هم تکامل حقیقی انسان ها را باعث شود و گرچه همانطور که در بخش اعجاز قرآنی آمد، قرآن اشاراتی به علوم مختلف و پیشگوییها نیز دارد، این پیشگوییها و اشارات هم تاکنون با علم یقینی بشر مخالفت ننموده است بعضی از اشارات قرآن مانند وجود موجودات دیگر در کرات آسمانی هنوز معلوم نشده و فراتر از علم انسان است و شاید روزی آنها نیز کشف شوند ولی نباید این موضوع باعث شود تا به قرآن به عنوان کتاب پیشگو و فقط علمی نظر نموده و در این راه اساس نزول قرآن را که هدایت بشری است زیر سؤال برد. (12)

پی نوشت ها :
 

1- نهج البلاغه:احادیث امام علی علیه اسلام /گر اورنده سید شریف رضی(ره) / ترجمه محمد دشتی
2-- منتهی الآمال / شیخ عباس قمی /ج اول/ چاپ هجرت / چاپ نهم/ 1387 / صص30 الی 43
3-- المیزان/علامه طباطبایی/ج3/ص236/چاپ اسلامیه / چاپ سوم
4- تفسیر برهان/شیخ مهدى آصفى/ج1/ص17/ چاپ بعثت / چاپ دوم
5- سید ابوالقاسم خویی / ترجمه البیان / مترجم سیدجعفر حسینی /ص191/ سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد / چاپ سوم / 1379
6- مزمل/4
7 – کلینی / اصول کافی / ج4 /ص420/انتشارات اسوه/چاپ نهم/ 1382
8 –کلینی / اصول کافی /ج4 /ص449
9- عقاب الاعمال/شیخ صدوق / ص51/ انتشارات شریف رضی قم / چاپ هفتم
10-کلینی / اصول کافی / ج4 / ص410
11- دکتر حمید نجدی / ترجمه کتاب من الإعجاز البلاغی و العددی للقرآن الکریم /مترجم محمود عاشوری /انتشارات محمدی / چاپ دوم/1359
12- دکتر حمید نجدی / ترجمه کتاب من الإعجاز البلاغی و العددی للقرآن الکریم / مترجم محمود عاشوری  

 

 

نویسنده : رسول داستانپورحسین آبادی

نظرات 2 + ارسال نظر
سسس چهارشنبه 31 شهریور 1389 ساعت 14:30

اینایی که شما گفتی تو قرآن چیز علمی اومده و خودت هر چی رو خواستی به چیر دیگه تغبییر کردی و اون قدر معنی اون رو تغییر دادی تا بتونی به یک چیز علمی برسی من می تونم تو هر کتاب دیگه هم بعضی جملات رو اونقدر تغییر بدم تا برسم یه یک چیز علمی.
متاسفم برای شما که برای تقوییت ایمانتون به علم متوسل می شید.
توی قرآن هیچ مطلب علمی وجود نداره اگه اون رو درس معنی کنی.

دوست عزیز
از اینکه نظر دادی ممنون . اما بنظرم تا آخر مقاله را نخوندی ، بنابر این پیشنهاد می کنم مقاله را تا آخر بخونی . چند مورد اول بنظر چندان روشن نیست این رو قبول دارم اما اکثر موارد با توجه به زمان نزول قرآن قطعا اعجاز علمی است >
به عنوان نمونه اگر تاریجچه جنین شناسی را بررسی کنید کتوجه می شوید که حد اقل 1000 سال پس از بیان قران برخی از مطالب کشف شده است :
کمی پس از مشاهده فولیکول های تخمدان به وسیله Graaf در سال 1972 ،دو دانشمند به نامهای Leeuwenhock و Hammدر سال 1677برای اولین بار اسپرم انسان را مشاهده کردند .البته هنوز اهمیت گامت در تکوین (development ) درک نشده بود .با کشف گامت دو نظریه مطرح شد :

1-:Spermits اسپرم محتوی فرد کامل مینیاتوری است و تخمک تغذیه کننده است.

2- : Ovistsتخمک محتوی فرد کامل مینیاتوری است و نمو آن به وسیله مایع سمن تحریک می شود .

MyTheme چهارشنبه 31 شهریور 1389 ساعت 15:45 http://www.mytheme.ir

سلام دوست عزیز
وب سایت MyTheme.ir (قالب من) گرافیک منحصر بفرد و بسیار جذابی برای قالب های رایگان وبلاگ در همه موضوعات و زمینه ها ارائه داده. اگه می خوای وبلاگت جذابیت زیادی واسه بازدید کنندگان داشته باشه پیشنهاد می کنم حتما یه سر بزن قالب ها رو ببین و انتخاب کن. موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد