کتاب و فلسفه

کتاب و فلسفه

با این من مانده تا ابد ....
کتاب و فلسفه

کتاب و فلسفه

با این من مانده تا ابد ....

لایبنیتس

 

 

گتفریدویلهم لایبنیتس آلمانی یکی از بزرگترین حکمای اروپا واز اعجوبه های روزگاراست در سال 1646 میلادی درشهرلایپسیک یکی از شهرهای آلمان متولد شد، پدرش معلم حقوق بود.

لایبنیتس ازکودکی شوق مفرط به خواندن داشت و هرچه کتاب درکتابخانه پدرش بود یا از جای دیگربه دستش آمد خواند و تبحر بسیار یافت و از همه علوم و فنون بهره برد اما تحصیل رسمی مدرسه اش حقوق و فلسفه بود، در بیست سالگی در حقوق به درجه دکترا رسید.

ادامه مطلب ...

ابن رشد؛ فیلسوف و پزشک اندلسی


ابوالولید محمد بن احمد بن محمد بن رشد (595-520 ق/ 1198-1126م)، مشهور به «حفید»، فیلسوف، شارح ومفسر آثار ارسطو، فقیه و پزشک برجسته اندلسی است. در شهر قرطبه در اندلس به دنیا آمد.

ادامه مطلب ...

یزید در نگاه مورخین و علمای اهل سنت

 

الف)گروهى بر این باورند که یزید کافر است؛ 

 به دلیل همان سخن یزید که ابن جوزى نقل کرده که پس از آن که سر امام حسین را به شام بردند یزید مردم را جمع کرد و در حالى که با چوب بر سر و دندان امام مى‏زد، شعر زیر را مى‏خواند:

لیت اشیاخى ببدر شهد و اجزع الخزرج من وقع الأسل ‏لأهلوا و استهلوا فرحاً ثم قالوا یا یزید لا تشل... لعبت هاشم بالملک فلا خبر جاء ولا وحى نزل‏.

ادامه مطلب ...

چرا امام حسین (ع)در زمان معاویه قیام نکرد ؟

 

 

   

چرا امام حسین (ع)در زمان معاویه قیام نکرد ؟

امام حسین (علیه السلام)، سرور آزادگان جهان ، بعد از شهادت برادر بزرگوارش ، امام مجتبى (علیه السلام)، ‏حدود ده سـال بـا مـعـاویـه مـعـاصـر بـود. در ایـن مـدت ، سـیـاسـت آن حـضـرت (علیه السلام) در مـورد مسائل ‏فرهنگى ، سیاسى و اجتماعى همانند برادرش بود. و قیام به شمشیر را در برابر مفاسد و جـنـایـات معاویه در ‏آن شرایط به مصلحت اسلام نمى دید. ولى عدم جنگ به معناى بى تفاوت بـودن نـسـبـت بـه جـریـانـات حـاکـم ‏نـبـود .

ادامه مطلب ...

دکارت

زندگی نامه  دکارت رنه دکارت در لاهه از شهرهای فرانسه در سال 1596 زاده شد. پدرش از قضات ونجبای متوسط بود. طبع کنجکاوی ومحققی او اززمان کودکی نمایان شدو پدرش اورافیلسوفک میخواند. دوره تحصیل آن زمان رادر مدرسه لافلش که ژوزوئیتها اداره میکردند درهشت سال طی کرد چندی هم به علم حقوق وطب پرداخت وچون به سن 20 رسید متوجه  نقص تربیت علمی خویش گردید وبه جهانگردی پرداخت.وبعدها درپی سیروسیاحت به لشکریان رئیس جمهوری پیوست.

ادامه مطلب ...

دکارت

  

 رنه دکارت (1650-1569 م.) را معمولاً بنیان گذار فلسفه جدید می‌دانند، و این چندان از واقعیت دور نیست. او نخستین مردی بود که در فلسفه جدید نبوغی والا نشان داد و نظریات وی در طبیعیات و فیزیک و نجوم نو تأثیری بسزا کرد. و اگر چه بسیاری از میراث‌های فلسفه مدرسی را نگاه داشت، اصولی را هم که گذشتگان بیان کرده بودند یکسره نپذیرفت، ولی کوشید فلسفۀ کاملی بنیاد نهد که سازمان تازه‌یی داشته باشد. این کار از روزگار ارسطو به بعد اتفاق نیفتاده بود، و معلول اطمینان جدیدی بود که اهل علم به تازگی پیدا کرده بودند و این همه از آثار پیشرفت دانش بود. در آثار و تصانیف دکارت، نوعی طراوت و زیبایی بود که از روزگار افلاطون تا عهد وی در هیچ نوشته‌یی وجود نداشته است. فلاسفۀ میان آن دو، یعنی ارسطو و دکارت، بیشتر آموزگار بودند و اختراعات و اشتغالات علمی اندکی ظاهر گشته ‌بود. دکارت می‌نوشت، نه مانند آموزگاری؛ بلکه چون کاشف و پژوهنده‌یی بزرگ، ولی ترسان از فاش کردن آنچه یافته‌است. روش و سبک او آسان و بی‌تکلف بود، مخاطب او هم، بیشتر هوشمندان بودند تا تودۀ مردم ... برای فلسفه جدید بخت یاری بزرگی بود که پیش‌تاز آن، از ذوق ادبی سرشار و تحسین آمیزی برخوردار بود. اخلاف وی، در همۀ اروپا و نیز در انگلستان، تا روزگار کانت، روش او را نگاه داشتند، ولی تنها چند نفرشان توانستند سبک نگارش و تألیف او را تقلید کنند.

ادامه مطلب ...

اخلاق ارسطو

  

 

 ارسطو در مباحث اخلاق، مهمترین اصلی را که دنبال می کند، مفهوم خیر یا فضیلت است.

او عقیده دارد همه کارهایی که انسان انجام می دهد، برای سود و خیری است که آن را مطلوب می شمارد. هر کسی به چیزی میل دارد؛ اما اگر درست توجه شود، می بینیم هیچ موضودی به غایت و خیر اصلی خود نمی رسد، مگر اینکه همواره وظیفه ای را که برای آن به وجود آمده است، به بهترین نحو اجرا کند.
مثلا شمشیر خوب، شمشیری است که وظیفه خاص شمشیر، یعنی تیز بودن و بریدن را به خوبی انجام دهد و انجام این وظیفه برای شمشیر، فضیلت است.
انسان نیز از این قاعده مستثنی نیست. وظیفه خاص انسان که مختص به اوست، همان خصلتی است که او را از سایر آفریده ها متمایز می سازد و آن اندیشیدن و تفکر است .

ادامه مطلب ...