روش تحقیق در علوم قرآنی ......
آنچه در ادامه می آید توضیح مفصلی درباره روش تحقیق در حوزه دین مخصوصا علوم قرآنی می باشد که از سایت WWW.QURANA.IR جهت استفاده پژوهشگران این حوزه ارائه می شود ، مطالعه این بخش را به تمام دانشجویان علوم انسانی مخصوصا الهیات توصیه می کنیم .
فهرست
7. قواعد روش شناسی در مطالعات علوم اسلامی
13. نکاتی درباره خواندن و نوشتن
متفکران مسلمان به سه عنصر اصلی در تعریف علم توجه نموده اند، که عبارتند از:
1 ـ موضوع 2 ـ مسائل و 3 ـ مبادی .
از این دیدگاه، هر علم موضوعی دارد که متوجه یافتن احکام آن میباشد. مانند بدن انسان برای علم طب، اندازه برای علم هندسه و عدد برای علم حساب. موضوع علم، بیانگر مرز میان علوم نیز بوده است. چنانکه علوم حدیث و رجال برغم ارتباط با یکدیگر، به واسطهی موضوع از هم جدا میشوند. اگر چه هر دو علم به بررسی سند میپردازند، اما علم رجال متوجه بررسی هر یک از راویان سند، و علم حدیث متوجه روایت یعنی سلسلهای است که راویان در آن جای میگیرند. پژوهش دربارهی عوارض ذاتی موضوع، مسائل علم را تشکیل میدهد. « مسائل علم عبارتند از قضایای خاص در هر علمی که شناخت علوم را در یکی از دو جنبهی نفی و یا اثبات آن دنبال مینمایند. » و به بیان دیگر عبارت از یکی شدن « اعراض ذاتیه » با موضوعات آن میباشد. امری که مطلوب هر علمی است. ( مسائل = نتایج = مطالب = آنچه در هر علمی مبرهن و واضح میگردد. ) اما مراد از مبادی یک علم، عبارت از مقدمات مسلم موجود در آن علم میباشد. مثلا در فقه قواعدی چون قاعدهی ید، قاعدهی فراغ، قاعدهی لا ضرر، قاعدهی تجاوز ویا در فلسفه مانند قاعدهی « کل حرکة لابد لها من محرک »، « الدور محال » به عنوان مبادی این علوم مطرح بوده اند.
در مجموع می توان گفت: علم شناختی نظام یافته است؛ علم بر واقعیتی دلالت دارد که بی نیاز از وجود و یا عدم وجود پژوهشگر است؛ علم مبتنی بر استدلال و ادلهی منطقی است؛ علم افادهی یقین صد در صد مینماید؛ علم از طریق روش معتبر و متناسبی با موضوع خود، قابل وصول است.
پرسش های امتحانی:
1. علم را تعریف نمایید. 2. نقل قول زیر را تحلیل نمایید.
مرحوم علامه حسینی طهرانی ( 1345 ـ 1416 قمری ) در وصف مرحوم علامه طباطبایی ( ره )
« از مرحوم ملا محسن فیض کاشانی { 1007 ـ 1091 قمری } بسیار تمجید میکردند و میفرمودند: این مرد جامع علوم است و به جامعیت او در عالم اسلام کمتر کسی را سراغ داریم، و ملاحظه میشود که در علوم مستقلّا وارد شده و علوم را با هم خلط و مزج نکرده است. در تفسیر صافی و أصفی و مصفّی که روش تفسیر روایی را دارد، ابدا وارد مسایل فلسفی و عرفانی و شهودی نمی گردد، در اخبار کسی که کتاب وافی او را مطالعه کند میبیند یک اخباری صرف است و گویی اصلا فلسفه نخوانده است، در کتاب های عرفانی و ذوقی نیز از همان روش تجاوز نمی کند، و از موضوع خارج نمی شود. با اینکه در فلسفه استاد و از مبرزان شاگردان صدر المتألهین بوده است. »
نکاتی برای تامل
- هر تعبیری از طبقه بندی علوم و تعریف علم بر طرز نگرش پژوهشگر اثرگذار خواهد بود.
- ما باید مسایل را آنگونه که هستند، و نه آنگونه که میپنداریم و یا میپسندیم، بشناسیم.
- جنبه های مثبتی در توان تجسم ذهنی پژوهشگر موجود است که میتواند عامل سازندهای در حرکت علمی او باشد هر چند خود قوهی خیال واجد ارزش علمی نیست. این تامل در غیاب امر محسوس، انسان را متوجه امکان بالقوهای میگرداند. که عاملی مهم در اکتشافات علمی بوده است.
به نظر شما ارزش پرسش البکری در چیست؟
ابو عبید البکری ( ـ 487 هـ / 1094 م ) در کتاب « المسالک و الممالک » :
« هنوز دانسته نشده است که در ماورای غربی اقیانوس بحر محیط ـ یعنی اقیانوس اطلس ـ تا دورترین آبادانی چین در شرق ، چیست؟ » و این در زمانی است که هنوز قارهی آمریکا به توسط کریستف کلمب ( 1451 ـ 1508 میلادی ) کشف نشده بود ( و ما میدانیم که کلمب مدتی را در شهر اشبیلیه زندگی کرده است که نظریهی البکری در آنجا تدوین گردید. )
روش علمی:
هر پژوهشی درصدد پاسخ به یک مسألهی تحقیق ( و یا همان پرسش تحقیق ) میباشد ودر این راه نیازمند به کارگیری روش علمی است. روش علمی عبارت است: از مجموعه قواعد و راه هایی است که در شناخت هر علم به کار میرود. علم از راه های مختلفی کسب میشود. مهم ترین آنها عبارتند از:
1. حس 2. خبر 3. نظر.
پرسش امتحانی:
نظر خود را در زمینۀ دیدگاه آیت الله خویی بیان نمایید:
تفسیر، روشن ساختن مفهوم آیات قرآن و واضح کردن منظور پروردگار است. بنابراین، در تفسیر نباید به مدارک ظنی و غیر قابل اطمینان استناد نمود. بلکه باید به دلایلی تکیه کرد که عقلا و یا شرعا حجیت و اعتبار آن ثابت و مسلم است. زیرا اولاََ: پیروی از دلایل ظنی و غیر یقینی، شرعا ممنوع و نارواست و ثانیا: نسبت دادن مطلبی به خدا، بدون اذن وی حرام و گناه بزرگ و نابخشودنی است چنانکه خداوند میفرماید: « قل الله اذن لکم ام علی الله تفترون » ( یونس / 59 ) « و لا تقف ما لیس لک به علم » ( بنی اسرائیل / 36 ) ..... مفسر قرآن در مسیر تفسیرش باید تنها از این گونه مدارک علمی، عقلی و شرعی که در موضوعات ذیل خلاصه میشود، پیروی کند: 1. ظواهر الفاظ قرآن ... 2. عقل فطری و سالم از تأثیرات افکار و سلیقه های شخصی .... 3. دستورها و گفتارهایی که به طور حتم از ناحیهی معصوم علیه السلام رسیده ... 4. اخبار ظنی معتبر در تفسیر قرآن ( خبر واحدی که دارای شرایط حجیت و اعتبار است. ) ... »
استقرای تام، استقرای برهانی است که کاملا معتبر و مفید یقین است. اما ما معمولا قادر به استقرای کامل نبوده و غالبا استقرای ما ناقص میباشد. در این حالت، استقراء تنها افادهی ظن غالب مینماید. امروزه در علوم انسانی ( به ویژه در علوم اجتماعی ) پذیرفته شده است که پایهی پژوهش از حوزهی قیاسی و نه استقرایی آغاز میگردد و استقرا به عنوان پایهی علم قابل قبول نمی باشد.
تفاوت تجربه با استقرا
استقراء در مقابل قیاس قرار دارد. اما معمولا آنرا به اشتباه با تجربه یکی میدانند. تجربه ناظر به ماهیت شیء ( بما هو شیء ) بوده و به دنبال دریافت خاصیت درونی شیء است. در حالی که استقراء متوجه شناخت رابطهی شیء با خارج میباشد. ضمن آنکه در تجربه مسالهی قیاس خفی مطرح میشود.
پرسش امتحانی:
تفاوت استقرا و تجربه را از دیدگاه شهید مطهری بیان نمایید
مرحوم شهید مطهری ( 1299 ـ 1358 شمسی ) مینویسد:
« ... وقتی که مسأله، خاصیت خود شیء شد و ما هستیم و آهن « بما هو آهن » یعنی طبیعت آهن، میگوییم پس آهن چنین خاصیتی دارد. وقتی که در ده مورد فهمیدیم که این خاصیت مربوط به خود آهن هست، چون هیچ عامل دیگری غیر از خود آهن در اینجا وجود ندارد، اینجاست که « قیاس خفی » که بو علی سینا و خواجه نصیر الدین میگویند در کار میآید. آن وقت امر دایر به این است که: آهن از آن جهت که آهن است خاصیت متحد الشکلی داشته باشد، یعنی این طبیعت واحد، اثر واحد داشته باشد، این جاست که یک قیاس خفی در کار میآید و شما میگویید: « حکم الامثال فی ما یجوز و فی ما لا یجوز واحد » یعنی اموری که مانند یکدیگر هستند، اگر صد در صد مانند یکدیگر باشند، نمی تواند احکام مختلف و متناقضی داشته باشد، مثل این است که بگوییم در یک جا پنج ضربدر پنج، بیست و پنج میشود.، ولی در جای دیگر بیست و شش میشود! چنین نیست. پنج ضرب در پنج در همه جا یک خصلت واحد دارد. پس به حکم قاعدهی کلی که حکم امثال یکی است، آهن در همه جا یک خصلت دارد، به دلیل اینکه این موضوع مربوط به رابطهی آهن با شیء دیگر نیست، یعنی مربوط به خصلتی که آهن قابل باشد و دیگری به او داده باشد، نیست، عکس العملی است که آهن در مقابل عامل از خود نشان میدهد. »
واژهی پژوهش یا تحقیق در لغت به معنای جستجو کردن ، تفحص کردن، خواهان پرده برداری شدن از امری نهان میباشد. اما در اصطلاح به هر جستجویی تحقیق علمی اطلاق نمی شود.
پژوهش علمی جستجویی است که واجد این خصوصیات باشد:
- آگاهانه و هدفمند صورت پذیرد؛
- مستدل باشد. چنانکه در عرف اهل علم، ( تحقیق ) به معنای اثبات مساله با دلیل و برهان است؛
- روشمند عمل باشد؛
- مستقیما به مسالهی اصلی ( مشکل نظری ) بپردازد. ( به تعبیر دیگر، در آن از هر دری سخن به میان نرود. ) ؛
- هدف از انجام آن رسیدن به حقیقت باشد.
پرسش امتحانی
به نظر شما با توجه به تعریف پژوهش، بایدها و نبایدهای فراروی یک تحقیق کدامند؟
پژوهش ها بر اساس اهداف خود، به انواع مختلفی تقسیم میگردند که به طور خلاصه و با توجه به امکان تداخل آنها با یکدیگر، عبارتند از:
1. نوجویی و یافتن مسایل جدید علمی؛
برخی نیز این نوع از پژوهش ها را پژوهش ابتکاری یا نوجویی در برابر پژوهش « تاییدی یا نوگستری » مینامند. در پژوهش ابتکاری به دنبال یافتن یا کشف آنچه بر دیگران مجهول است، میباشیم. اما پژوهش تاییدی تنها شامل گستردن یا تفصیل چیزی میشود که به صورت اجمالی بر دیگران معلوم است.
توجه:
هیچگاه موضوعات بدیهی را به عنوان پرسش تحقیق خود مطرح ننمایید.
اگر به انبوه نیازمندی های فرهنگی و معرفتی جامعهی خود توجه نماییم، احتمال قرار گرفتن در مسیر چنین پژوهش هایی بیشتر خواهد بود. ( اکنون جامعۀ ما دچار چه مشکلاتی است؟ )
« نو بودن » یک پژوهش، فی نفسه امتیازی برای آن نمی باشد. بلکه بیش از نو بودن یک مطلب نقش مفید و سازندهی تحقیق در ارتقای سطح معارف دینی و فرهنگی جامعه اهمیت دارد. هر سخن تازهای ارزشمند نیست. اگر نوآوری با محتوایی عمیق به دنبال « حق یابی » و « حق خواهی » و رفع نیاز های فرهنگی جامعه باشد، در آن صورت محقق موفق به توفیقی بزرگ شده است. ( خوشا به سعادتش )
2. تکمیل امور ناقص و ناتمام گذشته؛
3. مختصر نمودن آثار مفصل پیشین ( بدون تغییر در محتوای آن )؛
به عنوان مثال اگر بخواهیم یک دورهی تفسیر قرآن ( و یا آثار مطول و پیچیدهی دیگر ) را به جهت استفادهی مخاطبان خاص خود ( مانند نوجوانان ) خلاصه نماییم وارد این شیوه از پژوهش شده ایم که مستلزم حذف آن دسته از مطالب تخصصی است که مناسب فهم مخاطب خاص ما نمی باشد.
توجه:
خلاصه یک اثر منبع درجهی دوم محسوب می گردد. با وجود اصل ، رجوع به فرع شایسته نیست.
این شیوهی پژوهش بر طرف کنندهی یک نیاز اساسی جامعه است و بر خلاف باور اولیه دقت و مهارت بسیاری را میطلبد. اما باید در نظر داشته باشیم که « عادت » به خلاصه خوانی و اکتفا بر آن، اثری منفی بر رشد علمی مان دارد.
4. جمع آوری مطالب پراکنده و سازمان دهی آن در مجموعهای نظام مند؛
این روش دارای نوآوری اساسی نیست اما زمینه ساز پژوهش های بعدی میباشد. به عنوان مثال جمع آوری اشعار فارسی مربوط به مسجد، و یا گردآوری افعال جامد در زبان عربی در قالب یک فرهنگ، یا سازماندهی موضوعی تفسیر « المیزان » و یا انجام کتابشناسی های موضوعی ( مثلا دربارهی داستان حضرت یوسف علیه السلام ) همگی مثال هایی از این دست میباشند.
5. ترجمهی علمی آثار؛
توجه:
الف) خانم دکتر طاهره صفار زاده ( از مترجمان برجستهی قرآن ) مینویسد: « موفقیت یک ترجمه عبارت از مجموعه پاسخ های مثبتی است که به این پرسش ها باید داده شود:
آیا مفهوم متن اصلی رسانده شده؟
آیا لحن نویسنده حفظ شده؟
آیا مترجم زبان خاص و متناسب متن را یافته؟
آیا واژگان درست و دقیق انتخاب شده؟
آیا تطابق دستور زبانی به عمل آمده؟
آیا در برگرداندن جمله ها طول کلام نویسنده رعایت شده؟
آیا به علامات نقطه گذاری اهمیت کافی داده شده؟ »
ب. ترجمه زمانی میتواند به عنوان یک رسالهی پژوهشی دانشگاهی مورد پذیرش واقع گردد که متن انتخاب شده از بهترین آثار مربوط به آن رشته باشد و دانشجو علاوه بر ترجمهی اثر، حتما به شیوهای علمی به نقد محتوایی آن بپردازد.
ج. همچنین شرایط یک مترجم خوب عبارت است از:
الف ـ تسلط وی به هر دو زبان؛ ب ـ رعایت امانت پ ـ تسلط علمی ( به ویژه از لحاظ اصطلاح شناسی )؛ ت ـ آشنایی مترجم با بستر فرهنگیای که نویسندهی اثر بدان تعلق دارد.
6. شرح آثار دشوار یا تحقیق در نسخ خطی؛
تحقیق در زمینهی آثار خطی شامل موارد زیر است: الف ـ شناسایی هویت نسخهی اصلی؛ ب ـ شناسایی نسخ خطی دیگر به ترتیب اولویت پژوهشی و وثاقت نسخه؛ پ ـ مقایسهی دیگر نسخه ها با نسخهی اصلی؛ ت ـ بررسی دورهی تاریخی مورد نظر و اشراف بر فضای مفهومی واژگان فرهنگی آن؛ ث ـ شرح لغات، اصطلاحات علمی و دیگر دشواری های موجود در متن
پرسش امتحانی:
( با انجام کتابشناسی ) به حداقل سه عنوان از پایان نامه های انجام شده در این زمینه اشاره نمایید.
7. اصلاح اشتباهات نویسندگان دیگر؛
برخی از نویسندگان در آثار خود به عمد یا غیر عمد، به ارائهی مطالبی نادرست دربارهی دین و معارف اسلامی میپردازند. این مساله در حوزه های علوم اسلامی از اهمیت به سزایی برخوردار بوده و دارای حساسیت های فرهنگی بسیاری است. در نتیجه وظیفهی پژوهشگران حوزهی مطالعات اسلامی رفع اشتباهات این دسته از آثار است.
پرسش امتحانی
( با انجام کتابشناسی ) به حداقل سه عنوان از پایان نامه های انجام شده در هر یک از موارد فوق اشاره نمایید
پژوهش های علمی به شیوه های مختلفی تقسیم میشوند. مهم ترین آنها عبارتند از:
پژوهش پایه ( بنیادی ) و پژوهش کاربردی:
پژوهش پایهای میتواند زمینهی « پژوهش کاربردی » را فراهم آورد، اما در وهلهی اول متوجه کاربرد آن در زندگی انسان ها نیست. در حالی که پژوهش های کاربردی دارای جنبهی عملی و مستقیما متوجه حل مشکلات جامعه و بشریت میباشند. در ضرورت انجام این دو دسته از مطالعات شکی نیست. به عنوان مثال تصمیم گیرندگان سیاسی هر کشور به جهت کسب توانایی در ادارهی عملی جامعه، نیازمند پژوهش های کاربردی میباشند و این دسته از پژوهش ها خود متکی بر پژوهش های پایهای هستند.
مثال: ما علاوه بر نیاز به تشریح دقیق زندگانی و سنت پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله و سلم، نیازمند طرح پرسش هایی کاربردی غالبا با ادوات پرسشی « چه »، « چگونه » ، « چطور » و نظایر آن در جهت عملی ساختن آن در زندگی خویش میباشیم.
مطالعه ی اکتشافی و مطالعهی تفصیلی ( مطالعهی اصلی ):
مطالعهی اکتشافی، مطالعهای مقدماتی است. که بنا بر نوع تحقیق عمدتا از طریق مطالعات کتابخانه ای، مشاهده، و یا مصاحبه شکل میگیرد. علت انجام مطالعات اکتشافی عبارتند از:
1. غنی کردن پرسش پژوهش خود.
از طریق مطالعات اکتشافی اهداف مطالعهی خود را بهتر شناخته و حوزهی معرفتی خود پیرامون موضوع مورد نظر را گسترش میدهیم. قابل توجه است که مطالعات اکتشافی به دنبال شناخت اجمالی و کلی از مساله زوایای مختلف بحث و دیدگاه های مختلف در این زمینه میباشند.
2. مطالعه و پرس و جو از اهل فن به جهت شناخت منابع و متون اصلی پژوهش.
به عبارت دیگر امکانات مورد نیاز پژوهش و امکانات موجود خود را میشناسیم. ( مصاحبه میتواند در مطالعات اجتماعی با نمونهای از افرادی باشد که قرار است تا دربارهی موضوعی پیرامون ایشان به تحقیق بپردازیم. )
مطالعهی اکتشافی، کوشش پژوهشگر به جهت کسب آگاهی اجمالی از کاری است که درصدد انجام آن میباشد. مطالعهی اکتشافی شبیه مطالعهی اجمالی یک کتاب است که در آن با مروری اجمالی بر عنوان کتاب، فهرست مطالب آن و فصول مختلف آن آمادهی مطالعهی تفصیلی میگردیم. مطالعات اکتشافی پیش زمینهی مطالعات اصلی میباشند. بسیاری تصور مینمایند که پژوهش یافتن پاسخ پرسش های آن است. در حالی که پژوهش در درجهی اول یافتن پرسشی اصیل و شایستهی پرسیدن و پژوهش کردن است. شخصیت علمی دانشجو در گرو استحکام رسالهی پژوهشی وی و شخصیت رسالهی پژوهشی وی در گرو پرسش های مندرج در آن است. از این رو هر چه پژوهش های اولیه جدی تر گرفته شوند، بر ارزش نهایی کار علمی شما افزوده میشود.
پژوهش های توصیفی و پژوهش های تحلیلی:
پژوهش توصیفی
این دسته از پژوهش ها دارای صورتی « گزارشی » بدون تاکید بر علت یابی مساله میباشند. مانند: گزارش یک واقعه و یا یک اندیشه که در آن تنها به آنچه موجود است و نه چرایی امر موجود توجه میشود.
برخی از محققان، مطالعات توصیفی در حوزهی وقایع تاریخی ( زمان گذشته و نه زمان کنونی ) را تحت عنوان پژوهش های تاریخی جدا از پژوهش های توصیفی مورد مطالعه قرار میدهند. صرف نظر از جنبهی روش شناسی خاص مطالعات تاریخی ، بسیاری از آنها هم واجد ویژگی گزارشی بودن میباشند.
از دیر باز شیوه های مختلفی از مطالعات توصیفی در جهان اسلام رایج بوده است. به عنوان مثال بسیاری از دانشمندان اسلامی در خلال ادای فریضهی حج ـ که معمولا در گذشته مستلزم عبور از سرزمین های بسیاری بودـ به توصیف وقایع آن میپرداختند. برخی از این آثار عبارتند از: رحلة ابن جبیر ( 579 ـ 581 قمری / 1183 ـ 1185 میلادی )، الدلیل اثر هروی ( ت 611 قمری / 1214 میلادی ) ، الرحلة المغربیة اثر العبدری ( ت 688 قمری / 1321 میلادی ) این سفرنامه های توصیفی از اهمیت تاریخی بسزایی برخوردارند.
توجه به چند نکته:
1. از نظر تقدم زمانی، پژوهش های توصیفی پیش از پژوهش های تحلیلی قرار دارند. باید ابتدا مساله را شناخت و سپس دربارهی چرایی وضع موجود پرسش نمود.
2. برخی از پژوهش ها توصیفی محض و برخی دیگر توصیفی ـ تحلیلی میباشند. اما در همهی آنها ، قاعدهی اول شناخت مساله ، سپس علت یابی آن مورد توجه است.
3. اگر چه پژوهش توصیفی ، به چرایی مساله نمی پردازد. اما نباید آنرا با نقل قول ساده اشتباه گرفت. یکی از مشکل ترین حوزه های پژوهشی در تشریح « درست » صورت مساله است. ضمن آنکه هیچگاه محقق حقیقی در قبال نقل قول پژوهش خویش منفعل نمی باشد. روح و ماهیت پژوهش عدم تقلید است. همانگونه که اصول دین نیز جز از راه پژوهش ( و نه تبعیت از حرف مردم ) استوار و مستحکم نخواهد گشت.
4. پژوهش های توصیفی از زوایای نظری و عملی مختلفی قابل طرح میباشند.. انتخاب موضوع پژوهش به علاقهی معطوف به تخصص ما باز میگردد که در جای خود بدان اشاره نموده ایم. دستهای دیگر از پژوهش ها به دنبال چرایی مساله بوده و مشتمل بر مجموعه روابط علّی و معلولی در توضیح یک وضعیت یا یک مسأله میباشند. در اینجا ما از « چه چیزی موجود است؟ » با خبر یم، ولی نمی دانیم که « چرا این مساله اینگونه رخ داده است؟ » عدم تشریح مناسب مساله مانع مهمی در رسیدن به پاسخی درست در تحلیل چرایی آن میباشد. اگر اطلاع درستی از امر موجود نداشته باشیم، نباید به تحلیل علل چرایی آن بپردازیم.
پژوهش تحلیلی
برای درک این نوع از پژوهش ها نیازمند آشنایی با مفهوم « نظریه » هستیم و مقدم بر شناخت نظریه، شناخت نوعی از قضایای شرطی موسوم به « قانون » لازم است. قانون علمی یک قضیهی شرطی با ویژگی های زیر میباشد:
1. در اسلوب خاص شرطی است. به این صورت که : هر چه الف بیشتر/ کمتر گردد، پس ب بیشتر/ کمتر میگردد. اگر الف روی دهد/ ندهد، پس ب نیز روی خواهد داد./ نخواهد داد.
2. در بخش اول شرط « علت » یا « تاثیرگذار » و در جواب شرط « معلول » یا « تاثیر پذیر » قرار میگیرد.
3. قانون علمی از نظر موضوع / زمان و مکان نامحدود است. ( با محدود و معین شدن آن ـ متناسب با نوع پژوهش مان ـ قانون مبدل به فرضیه میشود. )
نظریه دستگاه منسجم فکری است که حداقل شامل سه قانون علمی به هم پیوسته باشد. به شکلی که متغیرهای آن ( متغیر مستقل = همان علت یا تاثیرگذار / متغیر وابسته = همان معلول یا تاثیر پذیر ) به شکلی مستقیم یکی پس از دیگری توضیح دهندهی هم باشند.
توجه
۱) روابط علی میتوانند در وضعیتی متقابل قرار گیرند. به این معنا که تغییر هر یک بر دیگری اثر متقابلی بر جای بگذارد. به عنوان مثال ارزش های اجتماعی نیز بر اثر عوامل دیگر دستخوش تحول گردیده و از آن رو منجر به تغییر گروه های مرجع مثبت جامعه گردد.
۲) بهترین نظریه آن است که مبدء روابط علی و معلولی را از سرچشمه ها شروع نماید. در مثال فرضی ما شروع نظریه از سرچشمهی اصلی نیست. زیرا این سئوال پیش میآید که پس تغییر خود گروه مرجع مثبت اجتماعی معلول چه عواملی است؟ پاسخ میتواند به زنجیرهای از روابط علی و معلولی دیگری منتهی شود. به عنوان مثال در بعد داخلی اقدامات نظام سیاسی کشور در قالب برنامه های توسعه ای، و در بعد خارجی نقش قالب اقتصاد بین الملل مطرح گردد.
۳) کلیهی متغیرهای موجود در یک نظریه نیازمند تعریف دقیق میباشند. ( به بخش تعاریف رجوع شود. )
۴) با دقت در این قضایای شرطی متوجه میشویم که آنها کاملا نامحدود میباشند. نمی دانیم آیا مراد جامعهی ایران است و یا عراق؟ نیز نمی دانیم که روابط علی مربوط به چه دورهی زمانی میشود؟ و همینطور کدام گروه؟ مشروعیت کدام نظام سیاسی و ... با بررسی نظریه در قالب زمان و مکان و معین کردن موضوع مورد بررسی، در عمل آنرا به فرضیهی پژوهش مبدل ساخته ایم.
۵) برخی از رساله های پژوهشی سطوح دکترا در صورت انتخاب پژوهش تحلیلی متوجه ساخت نظریه در حوزه های مختلف اندیشه ، تاریخ و اجتماع میشوند.
ساخت یک نظریهی جامع و مشتمل بر روابط علی ـ معلولی کافی و پرداختن به همهی آنها نیازمندموارد زیر است:
- مهارت عملی در ساخت روابط علی و معلولی،
- داشتن زمان کافی ( معمولا رساله های مقطع دکتری در حدود سه سال زمان میبرد. ) ،
- وسعت نظر و هوشمندی بالا
اما در پژوهش های مقاطع پایین تر تحصیلی ـ که در عمل فرصت دفاع از رساله بیش از یکسال نیست، ـ ( به جای ارائهی نظریه ) تنها اکتفا به یک یا چند فرضیه مشتمل بر رابطهی علی و معلولی میگردد که در اسلوب قانون و یا برخی دیگر از اسلوب های بیانی میشود. در اینجا چند مثال از پژوهش های تحلیلی بیان میگردد: ( به تلاش به کار رفته در این موضوعات در برقراری رابطهی علی و معلولی توجه نمایید )
پرسش امتحانی
زنجیره ای از روابط علی و معلولی را در خصوص ( رواج پدیدۀ تجمل گرایی در یک جامعه ) در قالب یک نظریه بیان نمایید.
چند نکته:
1. پژوهش های مقایسه ای:
غالب پژوهش های مقایسهای از زمرهی پژوهش های توصیفی به شمار میروند. در جریان انجام عمل مقایسه درصدد مشخص ساختن شباهت ها و فرق ها و درجات آنها میباشیم. هر پژوهش مقایسهای حداقل از دو عنصر اصلی تشکیل شده است: 1. طرفین مقایسه؛ 2. وجه مقایسه.
در انتخاب طرفین مقایسه باید توجه داشت که فضای مقایسه در یک سطح قرار داشته باشد. به عبارت دیگر، طرفین مقایسه از جهتی هم جنس باشند. به عنوان مثال باید اندیشه های دو فقیه، دو مفسر، دو فیلسوف هم سطح و طراز را مورد مقایسه قرار داد. مقایسهی اندیشهی مفسر و قران شناسی بزرگ با دانسته های فردی عامی ( غیر متخصص در آن رشته ) خطای بسیار فاحشی است.
هر مطالعهی مقایسهای مشتمل بر حداقل دو پرسش اصلی است.
- چه شباهتی میان طرفین مورد بررسی موجود است؟
- چه تفاوت هایی میان آنها یافت میگردد؟
پژوهش مقایسهای در وهلهی اول به دنبال یافتن پاسخ این دو سئوال است. اما به دنبال آنها، میتوان پرسش هایی تحلیلی ارائه نمود مثلا: چرا این دو متفکر در مسایلی به نتایج مشترکی رسیده و نیز در برخی از موارد کاملا در مقابل هم قرار میگیرند؟ طرح پرسش دوم مستلزم یافتن پاسخ پرسش های اول است. در این صورت پژوهش مقایسهای واجد جنبهی توصیفی ـ تحلیلی میگردد.
توجه: مقایسه یکی از راه های پروردن معانی در هر نوشتاری است. بنابراین میتوان به اقتضای تحقیق خود به شکلی محدود از این شیوهی پژوهش استفاده نمود.
2. پژوهش های تاریخی:
علم تاریخ واجد دو جنبهی روشی است. که عبارتند از: الف) نقل ب) عقل
تاریخ تنها گردآوری روایات یا مقایسهی آنها و شناخت حوادث گذشته نیست. بلکه در درجهی اول به تفسیر این وقایع باز میگردد. فایدهی اصلی تاریخ کسب تجربه و عبرت از گذشته برای حل مشکلات امروز است و گر نه بیان تنها واقعهای جزئی مورد نظر مورخانی بزرگی چون ابوالحسن مسعودی ( ـ 346 قمری ) احمد ابن ابی یحیی یعقوبی ( ـ 284 قمری ) و ابوریحان بیرونی ( 362 ـ 440 قمری ) نبوده است. از این رو تاریخ نوعی حکمت و واجد جنبهای عملی و اخلاقی در نظر گرفته میشد. که با نقد ابن خلدون وارد طرحی نوین گردید.
بسیاری علم تاریخ را از علوم نقلی به حساب آورده اند. فلسفه نیز از علوم عقلی است. پیوند میان ایندو منجر به ایجاد علمی تحت عنوان فلسفهی تاریخ شده است. در فلسفهی تاریخ از سویی با تبدیل واقعهی تاریخی به خبر، شناخت واجد صورتی زبانی گردیده و از سویی دیگر روایت تاریخی منقول با استنتاج نظری صورتی تحلیلی پیدا میکند. امری که به شناخت واقعه یاری میرساند.
پیشنهاد:
انجام مطالعات تاریخی امکانات تجربی بسیار خوبی برای پژوهشگر ایجاد می نماید. پژوهش را با انجام یک مطالعۀ تاریخی محدود آغاز نمایید.
برخی از اصول روش شناسی در همهی رشته های علمی مشترکاند و برخی دیگر به اقتضای تخصص متفاوت از دیگری میباشند. قواعد روش شناسی عمومی عبارتد از:
1. قاعدهی « رعایت اخلاق و ادب »
تحقیق باید توأم با تقوا و رعایت پاکی و سلامت در کلام باشد.
2 .قاعدهی « اول شناخت، سپس حکم »
اول مساله یا موضوع تحقیق خود را به درستی بشناسید؛ سپس به ارزیابی و داوری بپردازید.
3. قاعدهی « تناسب روش با علم مورد نظر »
در تاریخ"مورخ"، در تفسیر"مفسر" و در فقه "فقیه" باشید. روشهای علوم را بدون منطق با یکدیگر خلط ننمایید.
4. قاعدهی « هدفمندی در تحقیق »
خواندن و نوشتن بی هدف کاری عبث و بیهوده است. در قبال انجام هر بخش از تحقیق خود، باید بتوانید دلیل انجام آنرا بیان نمایید. نیز باید بتوانید دلیل مناسبی در توجیه عدم انجام برخی اقدامات نزدیک به پژوهش را بیان نمایید. به عنوان مثال
- چرا این موضوع تحقیق را انتخاب نموده اید؟
- چرا از این زاویه وارد مساله شده اید؟
- چرا برخی از منابع مطالعاتی را انتخاب نموده و از برخی دیگر چشم پوشی کرده اید؟
5. قاعدهی « عدم اعتماد به گمان »
هیچگاه مباحث خود را مبتنی بر « امور ظنی » و « احتمالات » ننمایید. در این صورت نتیجه گیری تحقیق شما مقید به قید « شاید » و نظایر آن خواهد بود. ( شاید باشد، شاید نباشد ! ) در نتیجه برغم صرف وقت و هزینه های مربوطه، گویی کاری نکرده اید. هرگز دنباله روِ چیزی نباشید که بدان علم ندارید.
6. قاعدهی « تعیین درجهی تشخیص شناخت »
دانسته های خود را بر اساس میزان شناخت خود درجه بندی نمایید. یقین خود را از نقل قول هایی که نمی پذیرید، جدا نمایید. دلایل شناخت علمی خود را در اسلوب مناسبی بیان دارید. نشان دهید که در گزارش تحقیق تان کجا « علم » است، کجا « احتمال » ، «کجا « شک » یا « ظن » و یا « اطمینان » میباشد. لذا همواره قید درجهی شناخت خود را بیان نمایید. بدیهی است که مقدم بر گزارش فوق، آگاهی خود محقق از ساختار دانسته هایش میباشد.
7. قاعدهی « اگر نقل کننده هستی پس سند »
به طور کلی هر نقلی مرکب از حداقل دو جزء اساسی است: 1. سند و 2. متن و ساختار محتوایی آن. در حین نقل مطالب، اسناد مربوطه را ، هر یک با اتکا به روش خاص خود، بررسی و بیان نمایید. از لحاظ بررسی روایات معصومین علیهم السلام، سند شناسی مشتمل بر دو علم رجال و حدیث میگردد. البته توجه شود که صحت سند روایت در اثبات حقیقی و واقعی بودن آن کفایت نمی کند، بلکه با لحاظ سایر معیارها میتوان به درستی و یا نادرستی آن حکم نمود.
8. قاعدهی « اگر مدعی هستی پس دلیل »
ادعا سخنی است که درستی و یا نادرستی آن مشخص نمی باشد. زمانی که گفته میشود: ادعای فوق بر حق است. حقانیت آن ادعا به مجموعه دلایلی کافی و متقن منسوب میگردد. بر همین اساس « ادعای نا حق » ادعایی است که با دلایل متقن رد شود. لذا نحوهی استدلال نقش قاطعی در سلامت تحقیق دارد. در این زمینه به فصل یازدهم مراجعه نمایید.
9. قاعدهی « بیان حقیقت، همهی حقیقت »
هیچگاه نباید پژوهش خود را مبتنی بر مطلبی غیر واقعی نمود. هیچ خیری در دروغ نیست. عدم پذیرش حقیقت در درجهی اول تحقیر و فریب خود است. بسیاری از مورخان اروپایی، هر جا در بیان احوالات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به تاویل و تفسیری دست یابند که متضمن ایراد یا انتقادی بر ایشان باشد، آنرا به هر تفسیر و یا تاویل دیگری ترجیح میدهند. و این امر نه پژوهشی علمی، که چیزی جز عناد و کینه جویی نیست. پژوهشگر باید خود را ملتزم به بیان حقیقت بداند وهمهی حقیقت مرتبط با پاسخ پرسش تحقیق را بیان نماید.
10. قاعدهی « پرهیز از ابهام و تعقید »
ابهام به دو یا چند معنایی بودن گفتاری اطلاق میشود که بخشی از دلایل آن محتوایی ( مانند عدم کفایت در دلیل ) و برخی دیگر ساختاری ( مانند مشخص نبودن مرجع ضمیر ) باز میگردد. از آنجا که نمی توان بدون روشن شدن گفتار تحقیق خود حتی یک قدم صحیح در جهت حل آن برداشت. همواره نیازمند رعایت صراحت، روانی در گزارش پژوهش میباشیم. هیچگاه استدلال خود را چنان طرح ننمایید که بر خلاف منظورتان قابل تفسیر به شیوه های مختلفی باشد. از شعارهای اصلی هر تحقیق علمی چنین است: پیچیده فکر کنید، روان بنویسید.
شما هر اندازه که دارای افکار متعالی باشید، تا زمانی که نتوانید آنرا به خوانندهی پژوهش خود منتقل نمایید، در انجام رسالت پژوهشی خود موفق نخواهید بود.
11. قاعدهی « وحدت رویه در تحقیق »
در پژوهش یکدست و هماهنگ عمل نمایید. به عنوان مثال لازم است تا ارتباط منطقی بین پرسش، فرضیه، و عنوان پژوهش برقرار گردد. باید ارتباطی منطقی میان نتیجه گیری تحقیق با معرفت طلب شده توسط پرسش تحقیق ایجاد شود. نتیجه گیری پژوهشی که ربطی با پرسش خود ندارد، فاقد اعتبار کافی است. نمونهای دیگر وحدت رویه میان علم مورد نظر و انتخاب روش شناسایی آن است. به عنوان مثال: روش تجربی بر تفسیر قرآن تحمیل نگردد.
در انجام یک تحقیق باید از یک منطق روشی واحد بهره گرفت. لذا پیش از انجام تحقیق، برنامهی روشی خود را تبیین نمایید. غالب متفکران اسلامی به ویژه مفسران قرآن نظیر علامه طباطبایی ،شیوهای مشخص و قابل پیش بینی در تفسیر قرآن دارند. بر این اساس، هیچگاه موضوع بحث خود را با موضوعات علمی دیگر در نیامیزید و خلط مبحث ننمایید.
12. قاعدهی « نگو درست نیست، اگر نمی دانی درست چیست »
تقریر درست مساله دربردارندهی بیان وضعیت های نادرست و رد آنها میباشد. بیان اینکه چه چیز درست است، به طور طبیعی امر نادرست را نشان میدهد.
همواره در کنار جنبهی سلبی پژوهش خود متوجه جنبهی ایجابی آن باشید و بنابراین هیچگاه به رد مطالب نادرست اکتفا ننمایید.
13. قاعدهی « رعایت اولویت در سند و دلیل »
- در بیان مطالب خویش، معیار اصلی را در عالی ترین سندی که میشناسید، قرار داده و مابقی اسناد را به عنوان مکمل آن بیان نمایید.
- در بیان مطالب خویش، معیار اصلی را در عالی ترین ادله قرار دهید. ادلهی دیگر را به صورت مکمل بیان نمایید.
- هیچگاه اسناد درجهی دوم را بر اسناد درجهی اول ترجیح ندهید.
- با وجود دلایل و مدارک متقن از دلایل ضعیف و نارسا استفاده نکنید.
14. قاعدهی « اصل مقدم بر فرع »
حاشیه را چنان نگسترانید که از موضوع اصلی پژوهش خارج شوید. همواره بر موضوع اصلی مورد پرسش در تحقیق تمرکز نمایید.
اگر قاعدهی « هدفمندی در تحقیق » را رعایت نمایید، احتمال خروج از موضوع تحقیق بسیار کاهش خواهد یافت.
به عنوان مثال اصل بنا بر بررسی پرسش های اصلی تحقیق است، نه دیگر پرسش ها و یا اصل بنا بر اتکا بر منابع معتبر است، نه دیگر منابع.
15. قاعدهی « عدم خروج از عرف زبان علمی مگر با دلیل محکم »
1. اولویت با کاربرد اصطلاحات رایج در علم مورد نظر است. میتوانید از ظرفیت های واژگانی متقدمان و متاخران علوم اسلامی استفاده نمایید.
2. تا حد امکان واژگان تخصصی خود را از میراث فرهنگی جهان اسلام و نه غرب استخراج نمایید.
3. حتی الامکان خود مبادرت به وضع اصطلاح جدید ننمایید.
4. در صورت نیاز مبرم به ساخت اصطلاحات جدید، الف ـ آنرا به صورت دقیق و مشخص تعریف نموده و با مخاطب تحقیق قرارداد نمایید و ب ـ علت وضع آنرا به شکل مختصر و مفید بیان دارید.
16. قاعدهی « نگارش پس از تحقیق »
از زمرهی باورهای نادرست برخی از دانشجویان این تصور است که: « پژوهش همان نگارش ( مقاله یا پایان نامه و ... ) است. » در حالی که : « نگارش، گزارش پژوهش است. »
ما ابتدا تحقیق نموده ، سپس گزارشی جامع از تحقیق خود را مینگاریم.
پرسش امتحانی
به نظر شما عدم رعایت هر یک از قواعد بالا چه بازتابی بر تحقیق تان خواهد داشت؟
7. قواعد روش شناسی در مطالعات علوم اسلامی
در اینجا به چند اصل و قاعدهی مهم در اصول روش شناسی اسلامی اشاره مینماییم.
توجه
1) به علت گستردگی بسیار وسیع علوم اسلامی، تعداد این قواعد در هر شاخه مطالعاتی اسلامی بسیار زیاد است.
2) مذاهب اسلامی از قواعد روش شناسی خاص خود استفاده می نمایند که گاه کاملاً با دیگری مختلف می باشند. در مطالعۀ هر یک از مذاهب اسلامی ( و به صورت وسیع تر مشرب های فکری ) توجه به این تفاوت ها ضرورت دارد.
3) گاه اختلاف نظرها در این حوزۀ روش شناسی در داخل یک مشرب فکری بسیار است.
با این توضیح به چند قاعده روش شناسی ( گاه مختص به مذهب شیعه اثنی عشری ) اشاره مینماییم.
قاعدهی « تشریع از آن خداوند، حضرت رسول الله صلی الله عیه و آله و سلم و اهل بیت آن بزرگوار علیهم السلام است. »
قاعدهی « قرآن مصون از تحریف است. »
قاعدهی « رعایت حدود ابراز عقیده »
قاعدهی « تقلید ناپذیری در کسب اعتقادات »
قاعدهی « عدم اعتبار و ارزش رأی، قیاس و استحسان در تشریع »
قاعدهی « اجماع فی نفسه اصالت ندارد »
قاعدهی « تفاوت کلام الهی با کلام بشری »
قاعدهی « عدم تحول و تغییر در اصول اعتقادی و اخلاقی و احکام اولیه اسلام »
تحقیق را میتوان بر دو مرحله تقسیم نمود:
مرحلهی اول ، مرحلهی تحقیق به منظور یافتن پرسشی شایسته و بایستهی پژوهش است.
مرحلهی دوم، تحقیق به منظور یافتن پاسخ پرسش مورد نظر میباشد.
با تفصیل بیشتر میتوان این مراحل را به شرح زیر بیان نمود:
1) مرحلهی مطالعات اکتشافی ـ موضوع یابی به جهت طرح پرسشی برای تحقیق،
2) مرحلهی غنی سازی پرسش های تحقیق،
3) نگارش طرح پژوهش،
4) بررسی مدارک و منابع،
5) جمع آوری داده های مرتبط با پژوهش،
6) تحلیل داده ها،
7) نتیجه گیری نهایی،
8) نگارش و ویرایش گزارش نهایی. ( در قالب رسالهی دانشگاهی، مقاله و مانند آن )
توجه: تا مرحلهی اول به خوبی انجام نشود، قادر به ورود مناسبی به مرحلهی دوم نخواهیم بود.
موضوع تحقیق چیست؟ دو برداشت رایج:
1. موضوع تحقیق عبارت است از هر آنچه که از قابلیت بررسی و تحقیق برخوردار است. در این زمینه که امور قابل پژوهش کدام ها میباشند؟ اختلاف نظر موجود است. هیچ دلیلی ندارد که موضوعات تحقیق علمی را منحصر در روش شناسایی خاصی مثلا عقلی و یا حسی نماییم.
2. موضوع تحقیق عبارت است از آنچه که ما درصدد رسیدن به آن و تحقیق بر روی آن میباشیم. برای پژوهشگری که به دنبال انجام یک تحقیق « واقعی » است، انتخاب موضوع پژوهش بسیار مهم میباشد. به ویژه آنکه بخواهد « آگاهانه » مسیر حیات علمی خود را انتخاب نماید. هر چه دربارهی موضوع پژوهش خود بیشتر تامل و توجه نمایید، به استحکام شخصیت علمی و کسب نتیجهی بهتری در پژوهش خود یاری رسانده اید. بدیهی است که بدون انتخاب موضوع پژوهش قادر به انجام آن نخواهیم بود.
توجه:
یکی از پژوهشگران پاسخ به این پرسش ها را در انتخاب موضوع پژوهش ضروری میداند:
-آیا موضوع مورد نظر ارزش تحقیق دارد؟ به عبارت دیگر آیا مشکلی از مشکلات فکری و معرفتی پژوهشگر و جامعه را حل میکند؟
-آیا نتیجهی پژوهش من تاثیر مثبتی بر فرهنگ و هویت فردی و اجتماعی اعضای جامعه خواهد داشت؟
-آیا موضوع مورد نظر در سطح رسالهی دانشگاهی قرار دارد؟ برخی از موضوعات بیشتر مناسب قالب های یک مقاله و نه یک پژوهش دانشگاهی است.
-آیا توانایی انجام این پژوهش را دارید؟ موقعیت خود را از نظر اموری چون دانستن زبان، زمان کافی، امکانات مادی مورد نیاز پژوهش بسنجید.
-آیا نسبت به موضوع مورد نظر، علاقمند میباشید؟ ( بسیار مهم : ) موضوعی را انتخاب نکنید که با روحیه، ذوق و علاقهی درونی تان ناسازگار باشد.
دو مرحله در موضوع یابی
برای انتخاب موضوع، نیازمند انجام حداقل دو کار هستیم: الف. خودشناسی؛ ب. موضوع شناسی.
الف ـ خود شناسی:
به جهت نیل به این هدف این پرسش ها را با خود در میان بگذارید:
-علاقهی معطوف به تخصص من در چه حوزهای است؟
-توانایی های من در حوزهی پژوهش در چه زمینه هایی است؟
ب. موضوع شناسی:
- در زمینهی مورد علاقهی من چه موضوعاتی وجود دارد؟
-در زمینهی انتخابی من تا کنون چه کارهایی انجام شده است؟
-انجام چه تحقیقاتی ، دوباره کاری و تکرار مکررات محسوب نمی گردد؟
-امکانات من با کدام یک از حوزه های کار نشده دارای بیشترین هماهنگی است؟
نکتهی بسیار مهم:
موضوع یابی خود را بدون تبدیل کردن به پرسش رها نکنید.
کار عملی
-از اینترنت استفاده نمایید:
-به کتابخانه مراجعه نمایید.
-از افراد مطلع و آگاه پرس و جو کنید.
-آخرین عناوین مقالات، پایان نامه ها و کتابهای منتشر شده در حوزه مورد علاقه خود را مرور کنید. در صورت لزوم به برخی از آنها مراجعه نمایید.
به خاطر داشته باشید:اگر قادر به انتخاب موضوعات اساسی و مورد ابتلای جوامع اسلامی هستید، وقت خود را به تکرار پژوهش های پیشین نگذرانید.
امام صادق علیه السلام میفرمایند:
« علم قفلی است که کلید آن پرسش است. » پژوهش از « پرسش » آغاز میگردد.
وجود حداقل سه شرط در تبدیل یک پرسش به مشکل فکری میتواند مبنای خوبی در نحوهی تنظیم پرسش باشد. این شروط سه گانهی عبارتند از:
1. پرسش واجد امری مجهول باشد. ( تا اصولا بحث پیرامون آن عبث نباشد. )
2. این مجهول « معین » و « محدود » گردد. ( تا ذهن متوجه اصل موضوع گردد. )
3. مبتنی بر مطالعات پیشین باشد.
نکاتی در طراحی پرسش تحقیق:
موضوع تحقیق خود را با ساخت « عنوان » آغاز ننمایید ( با پرسش آغاز نمایید. )
در طرح پرسش های تحقیق خویش اصل « وحدت رویه » در تحقیق را رعایت نمایید. پرسش اصلی شما باید همان موضوعی باشد که درصدد یافتن پاسخ آن هستید. میان پرسش ها تناسب و هماهنگی موجود باشد.
-پرسش از لحاظ معنا برجسته و از لحاظ قالب بیانی ساده ، و روان باشد.
-در هنگام طراحی پرسش، به میزان کافی با پیشینهی تحقیق خود آشنا باشید
-به دنبال حل مسایل اساسی و مشکلات و بر طرف کردن مجهولات واقعی باشید.
-پرسش باید با تخصص ، امکانات و محدودیت های پژوهشگر هماهنگ باشد
-در پژوهش های تحلیلی پرسش متضمن روابط علی و معلولی مد نظر پژوهشگر میباشد
- متوجه تفاوت پرسش بنا بر تفاوت پژوهش ها باشید.
چند اسلوب بیانی در طرح پرسش تحقیق:
آیا میان ــــــــــ و ــــــــــ رابطهی علی موجود است ؟
آیا ـــــــــ بر ـــــــــ تاثیرگذار بوده است؟
( گزینۀ اول متغیر مستقل و گزینۀ دوم متغیر وابسته است. )
وجوه اشتراک و افتراق دیدگاه ــــــــــ با دیدگاه ـــــــــــــــ در زمینهی ـــــــــــــ در چه مسایلی میباشد؟
( دو گزینۀ اول طرفین مقایسه و گزینۀ سوم وجه مقایسه است. )
ب ـ روش ( دیدگاه / نقطه نظر و ... ) ـــــــــــ در زمینهی ــــــــــــ چیست؟
برای تامل:
لازم است تا در طراحی رسالهی پژوهشی خویش متوجه نوعی معمای علمی باشیم و در برخورد با آن « ممارست » نماییم. امری که تحقق آن در گرو خودشناسی ( خاصه از شخصیت علمی خویش ) است. یک پرسشگر خوب قادر به دیدن اشکالات فکری در چیز هایی است که تا پیش از او مسلم ، بدیهی و غیر قابل اعتنا دانسته میشد. شناخت این که « مشکل در کجاست » از بزرگترین و بنیادی ترین استعدادهای علمی بشر قلمداد میشود.
بسیار مهم
به بیان برخی محققان: « محقق باید در نظر داشته باشد که این پرسش آغازی است که در مراحل بعدی تحقیق، مثلا خواندن متون و یا مصاحبه های اکتشافی، راهنمای او خواهد شد. هر اندازه این راهنما دقیق تر باشد، تحقیق بهتر پیشرفت خواهد کرد. علاوه بر این با پرداختن و پیراستن پرسش آغازی است که محقق گسستن از پیشداوری ها و سوابق ذهنی را شروع میکند بالاخره، دلیل آخر ... این است که فرضیه های تحقیق که ستون پایه های آن را تشکیل میدهد، به صورت پیشنهادهای پاسخ به پرسش آغازی ظاهر میگردد »
پرسش امتحانی:
با توجه به ویژگی های یک پرسش خوب، به چند پرسش مناسب پژوهش های توصیفی و تحلیلی اشاره نمایید. سطح پرسش ها در حد و اندازۀ پژوهش های دانشگاهی باشد.
فرضیه تحقیق
چنانکه پیش تر بیان نمودیم پژوهش با پرسش آغاز میشود. پرسش تحقیق به مانند یک قطب نما، جهت ادامهی کار را به ما نشان میدهد. پس از طرح پرسش ممکن است محقق در برخی از مسایل دارای احتمالی اولیه باشد که بررسی آنرا در اولویت تحقیق قرار دهد. در این وضعیت او دارای « فرضیه » ی پژوهش است. فرضیه همان « ظن » در مفهوم منطقی است. مرحوم علامه طباطبایی ( ره ) مینویسند: « کلمهی ظن به معنای تصدیق بیش از پنجاه درصد و نرسیده به صد درصد است، زیرا که اگر به درجهی صد در صد برسد، جزم و قطع میشود ... و کلمهی علم همچنانکه گفتیم به معنای احتمال صد درصد است، به طوری که حتی یک درصد هم احتمال خلاف آن داده نمی شود. »
به طور طبیعی، غالب دانشمندان علوم اسلامی نظیر مفسران قرآن، در کنار بیان علم خویش به ارائهی احتمالاتی با امکان بیش از 50 درصد مبادرت نمودهاند و خود یا دیگران به بررسی آن احتمالات پرداخته اند. اما قرار دادن ظن به جای علم و یا « فرض گروی » در علومی چون علوم قرآنی که منجر به دگرگونی پیوسته و انکار یقین میگردد، امری است که از هیچ محقق صاحبنظری انتظار نمی رود.
توجه:
همهی تحقیقات لزوما دارای پرسش میباشند، اما لزوما واجد فرضیه نمی باشند. فرضیه های تحقیق ، پیشنهادهای پاسخ به پرسش آغازین هستند.
1. فرضیه باید پاسخ صریح پرسش تحقیق باشد.
2 فرضیه باید به صورت یک جملهی خبری و به صورت مثبت بیان شود.
3. فرضیه باید شفاف، ساده و قابل فهم ادا گردد.
4. در یک فرضیهی خوب از اصطلاحات علمی به شکلی « دقیق » و « هدفمند » استفاده میشود.
5. باید بتوان فرضیه را با روش معتبری مورد بررسی قرار داد.
6. فرضیه در پژوهش های تحلیلی متضمن روابط علی و معلولی مد نظر میباشد.
7. ( در صورت لزوم ) فرضیهی خود را بنا بر متغیرهای مکمل به دیگر فرضیه ها پیوند دهید.
پرسش امتحانی
● ویژگی های یک پرسش و فرضیة خوب را بیان نمایید. برای هر کدام دو مثال بزنید.
● نظر خود را درباره گفتار زیر از آیت الله جوادی آملی بنویسید
« ششم: جناب استاد (رضوان الله تعالی علیه) آشنایی کامل به مبادی برهان، شرایط و مقدمات آن داشت و لذا هرگز برای فرضیهای علمی، ارج برهان قایل نبود و آن را به منزله پای ایستا و ساکن پرگار میدانست که به اتکای آن پای دیگر پرگار حرکت کرده، دایره را ترسیم میکند. در حقیقت، ترسیم دایره از آن پای پویای پرگار است نه پای ایستای آن ـ لذا از استناد به هر گونه فرضیّهای غیر مبرهن در تفسیر آیه پرهیز میفرمود و پیشرفت علوم و صنایع را سند صحّت آن فرضیّه نمی دانست و همواره خطر احتمال تبدل آن فرضیّه را به فرضیّه دیگر در نظر داشت و میفرمود: ثابت را که قرآن کریم است نمی توان به متغیّر که فرضیّه های زودگذر علمی است تفسیر کرد و یا بر آن تطبیق داد، مگر آنکه به حدّ برهان تام عقلی میرسید که در این حالْ صلاحیت قرینه بودن برای ترجیح برخی از احتمالهای تفسیری آیه را دارا میشد.»
« تعریف » در اصطلاح روش تحقیق عبارت است از:
روشن کردن فضای مفهومی واژگان اصلی پژوهش به جهت بین ذهنی نمودن آن میان مخاطبان پژوهش. ( پیش فرض آن است که خود محقق از تعریف واژگان تحقیق خود با خبر است. ) بدون بین ذهنی کردن واژگان نمی توان پژوهش خود را انجام داد. به عنوان مثال این بحث درست است که هر گفتار و روایت مخالف قرآن مردود است و نباید مورد عمل قرار گیرد، اما تا زمانی که معنای صحیح مخالفت دانسته نشود و اینکه مخالفت چیست و کدام است؟ تعریف نگردد، امکان بررسی و ادراک مساله ناممکن خواهد بود.
برخی از انواع تعاریف:
-تعاریف لغوی:
پایهی تعاریف خود در زمینهی واژگان علوم قرآنی را از تعاریف لغوی و با استفاده از منابع مطمئن آغاز نمایید.( به عنوان مثال صحاح اللغة، تاج العروس، لسان العرب، نهایة ابن اثیر، مجمع البحرین و مفردات و نیز مصباح المنیر ) اما هیچگاه به آن اکتفا ننمایید.
به فرهنگ های خلاصه شده ( با وجود فرهنگ اصلی ) یا با وجود زبان اصلی ( و تسلط به آن زبان ) به فرهنگ های ترجمه شده مراجعه ننمایید.
-تعاریف مشترک:
در صورتی که پژوهش شما متوجه نوعی گفتگوی بین ادیان و یا مذاهب است، نیازمند تعاریف مشترک میباشید. که در دو مرحله صورت میپذیرد: الف ـ مرحلهی اول: عبارت از « استقراء » مهم ترین تعاریف انجام شده از یک واژه و یا استقراء کلیهی مصادیقی است که به آن واژه نامیده میشوند. ب ـ مرحلهی دوم عبارت از گرفتن « قدر مشترک » از مهمترین امور استقراء شده است. قدر مشترک حاصله از فضای مفهومی واژگان مد نظر، تعریف پژوهش ما خواهد بود که در آن با حفظ اصول اعتقادی خود، نقطهی اجماعی در تعاریف واژگان به جهت انجام پژوهش ایجاد مینماییم. ( توجه داشته باشید که آغاز یک گفتگوی علمی و یا مناظره، معمولا با توافق بر سر تعاریف آغاز میگردد. )
-تعاریف تحلیلی:
این تعاریف اشاره به فضای مفهومی واژگان در متن فرهنگی و یا تاریخی جامعهی مورد نظر مینمایند و لذا مناسب مطالعات تاریخی، یا مطالعه دربارهی اندیشه ها هستند. به عنوان مثال:فضای مفهومی واژهی دولت در متون اسلامی ( الدولة ) با واژهی دولت State در مفهوم امروزین آن متفاوت است. فضای مفهومی واژهی « بیعت » در صدر اسلام با واژهی « انتخابات » امروزین متفاوت است.
- روش انجام تعاریف تحلیلی :
الف ـ ابتدا فضای زمانی و مکانی تحقیق مورد نظر خود را مشخص نمایید. { ممکن است که بخواهید که تعریف خود را بر اساس دیدگاه متفکری در سده های پیشین ( = آنچه که او از فضای مفهومی واژه در مییافته است، ) انجام دهید. } به عنوان مثال شخصی که درصدد بررسی ترجمهی آیات قرآن در قرن یازدهم هجری قمری است، باید فضای مفهومی واژگان مورد استعمال این دوره را به خوبی بشناسد.
ب ـ سپس توجه نمایید که دانشمندان آن دوره ( و یا بنا بر نوع تحقیق عامهی مردم ) با چه معرف هایی فضای مفهومی واژهی مورد نظر را تعریف مینمودند. بنابراین نیازمند استفاده از فرهنگ لغات دورهی مد نظر تحقیق خود میباشیم.
ج ـ با توجه به معرف های جمع آوری شده واژهی خود را تعریف نمایید.
-تعاریف کاربردی ( علوم اجتماعی )
برخی از تعاریف مناسب پژوهش های کاربردی در حوزهی علوم اجتماعی میباشند. به عنوان مثال تعریف واژهی « ثروتمند » در لغت با نشان دادن عملی شخص ثروتمند در جامعهی ما دو مقولهی به هم مرتبط ولی متفاوت میباشند. در فرهنگ لغت با تعاریف قراردادی در فرهنگ هایی نظیر لغتنامهی دهخدا سروکار داریم. اما در تعاریف عملی نیازمند یافتن معرف هایی هستیم که به طور دقیق نشان دهد که از نظر مردم آن جامعه ( یا نظر رسمی حکومت که میتواند متفاوت از عرف جامعه باشد ) داشتن چه سقفی از مادیات، فرد را در زمرهی افراد ثروتمند قرار میدهد. لذا برای انجام تعاریف عملی نیازمند پژوهش در سطح جامعه هستیم. که در بسیاری از موارد مانند مثال بیان شده با مشکلات بسیاری همراه است. زیرا اگر در جامعهای ثروت، ملاک اصلی مقایسه های مثبت اجتماعی شود، در آن صورت افراد وارد رقابت « پز عالی، جیب خالی » میشوند. این منجر میشود که بسیاری از معرف های نمایش ثروت، گول زننده و در واقع نشان دهندهی ثروتمند واقعی نباشد. برخی از معرف های تعریف عملی ثروت عبارتند از: ¡ نوع منزل و ارزش مادی آن ¡ وسایل منزل و ارزش مادی آنها ¡ لباس و زیور آلات و ارزش مادی آنها ¡ ماشین شخصی و نظایر آن انتخاب میشوند. این معیارها با گذشت زمان دچار تحول میشوند و از آنجا که نهایت تعریف عملی تبدیل آن به مقادیر کمی و مشخص است، نیازمند تبدیل آن به کمیت مناسب با زمان و مکان جامعهی مورد مطالعه میباشیم. به عنوان مثال چه میزان درآمد ماهیانه؟ چه مدلی برای اتومبیل؟ چه منزلی، در کجا، با چه مساحت و مصالح ساختمانی شخص را در زمرهی ثروتمندان قرار میدهد.
مثال:
دکتر فرامرز رفیع پور در پژوهشی تحت عنوان « تغییر ارزش ها ذر آیینهی سینما و مطبوعات » به جهت مشخص ساختن فضای مفهومی ارزش مینویسد:
« ارزش های مورد بررسی:
مهم ترین ارزش های مورد بررسی عبارت بودند از:
ــ میزان مشروعیت بخشیدن به ثروت و تبدیل آن به یک ارزش مثبت،
ــ میزان تأیید و مشروعیت دادن به نابرابری های اجتماعی یا کاهش آن،
ــ میزان گستردن ارزش مادی گرایی و سودجویی یا کاهش آن،
ــ میزان گسترش ارزش و روحیهی مصرف گرایی یا کاهش آن،
ــ میزان تقویت و یا تضعیف ارزش های مذهبی.
به منظور بررسی میزان انتقال ارزش های نوع اول تا چهارم، یعنی انتقال ارزش ثروت، نابرابری، مادی گرایی و مصرف گرایی، معرف های زیر در نظر گرفته شدند:
ــ نوع منزل و ارزش مادی آن،
ــ وسایل منزل و ارزش مادی آن ها،
لباس و زیور آلات هنر پیشه ها و ارزش مادی آن ها.
برای بررسی میزان انتقال ارزش های مذهبی از نمادهای مذهبی ( نظیر حجاب و ریش ) استفاده شد. البته معرف های دیگری نیز همچون وسایل نقلیهی مورد استفاده و ارزش مادی آن ها، آرایش هنرپیشه ها، رفتارها و عمل های مذهبی ( از جمله الفاظ به کار گرفته شده ) ، میزان انتقال ارزش های انقلابی و میزان انتقال ارزش های مربوط به گروه مرجع غربی یا هویت ملی بررسی شدند که نتایج آن ها به طور انفرادی برای هر فیلم مفید است اما از آنجا که برای مقایسهی فیلم ها با یکدیگر، مناسب نبودند، از نتایج آن ها چشم پوشی شد. ... » « ... همکاران و دستیاران محقق پس از استخراج اشیاء و وسایل در هر فیلم یا مجموعه، به فروشگاه های مختلف مراجعه کرده و قیمت تک تک وسایل را که در هر فیلم بسیار متنوع و تعدادشان بسیار زیاد بوده است، از چندین فروشگاه پرسیده اند، گر چه فروشندگان نمی توانستند برخی از وسایل قدیمی و کم ارزش را ارزیابی کنند. دیگر این که چون قیمت ها به سرعت در حال تغییر بوده و هستند، به منظور دست یافتن به مقیاس ثابت تر، قیمت ها نسبت به سال مورد نظر و همچنین به قیمت دلار آن زمان استخراج و تبدیل شده است. ... »
توجه:
به جهت تصویب موضوع رسالهی خود در شورای پژوهشی دانشکده، نیازمند تعریف اجمالی ( اما دقیق ) اصظلاحات به کار رفته در پرسش، فرضیه و عنوان تحقیق خود میباشید. بدیهی است که پس از تصویب موضوع پیشنهادی شما در شورای پژوهش دانشکده، ضرورت بررسی و تکمیل آن لازم میباشد.
ویژگی های تعاریف مناسب برای "طرح تحقیق" و "بخش کلیات نظری پایان نامه":
1. در کوتاه ترین عبارات تنظیم شده باشند.
2. تنها شامل تعریف مختار محقق باشد. ( بیان دیگر تعاریف در این هنگام ضرورتی ندارد. )
3. با توجه به ماهیت پژوهش خویش تنها از زاویهی تخصص مربوطه به تعریف بپردازید.
4. تنها شامل تعریف اصطلاحات موجود در پرسش / فرضیه و عنوان پژوهش، { و نه دیگر واژگان فرعی } گردد.
به طور کلی در تعریف واژگان پژوهش، از این روش استفاده نمایید:
1. اصطلاحات اصلی تحقیق خود را در یک فهرست بیاورید. ( در اثنای پژوهش، ممکن است که بر تعداد آنها افزوده گردد. )
2. ابتدا معنای لغوی و سپس معنای اصطلاحی آنها را، با استفاده از منابع و روش متناسب، استخراج نمایید.
3. هیچگاه بخش تعاریف را به مجموعهای از نقل قول های به هم چسبیده مبدل ننمایید. ابتدا مسایل را فهم نموده و سپس بیان نمایید. اگر بتوانید موضوعی را از نوشتهی خود حذف نمایید و در ساختار مفهومی مباحث شما خللی ایجاد نگردد بحثی زاید در پژوهش شماست. توجه کنید که نیازی به پر حجم کردن بی مورد پژوهش نیست. ملاک اصلی کیفیت کار است.
4. تنها به مواردی بپردازید که مرتبط با پژوهش شماست یکی از مشکلات دانشجویان در این بخش به عدم توجه به این نکته باز میگردد که منجر به تبدیل حواشی بحث به متن اصلی میشود.
5. و در خاتمه تعریف منتخب خود را به همراه حداقل دو مثال بیان نمایید.
طرح تحقیق عبارت از گزارش جامعی از برنامهی پژوهشی محقق و توصیف منظم و منطقی آن میباشد. نحوهی نگارش طرح تحقیق منعکس کنندهی هویت علمی پژوهش و به نوعی سند دانش و اعتبار علمی پژوهشگر است. دانشجویی که درصدد نگارش رسالهی دانشگاهی خود میباشد، نیازمند تثبیت فضای مفهومی تحقیق خویش به گونهای است که امکان تعابیر گوناگون از آنرا از میان برده و با شرح روان و دقیق برنامهی پژوهشی خود، بررسی اش را به سادگی امکان پذیر نماید. در صورتی که این بخش به دقت طراحی نشود، از قابلیت موفقیت پژوهش به میزان زیادی کاسته میشود.
مراحل آماده سازی طرح تحقیق
نگارش طرح تحقیق یک رسالهی دانشگاهی، مرحلهی نهایی از فرایند مطالعاتی وسیع تری است که در پیوند متقابلی با یکدیگر قرار داشته و قابل تفکیک از یکدیگر نمی باشند. مراحل فوق عبارتند از:
1. مرحلهی موضوع یابی.
پیشتر در این زمینه سخن راندیم.
( یادآوری ) مرحلهی موضوع یابی زمانی به پایان میرسد که موضوع انتخاب شده به یک « پرسش » تبدیل گردد. تا زمانی که نتوانید موضوع انتخابی خود را به شکل پرسش بیان نمایید، فاقد مسالهای برای پژوهش خواهید بود.
2. مرحلهی پرورش محتوایی پرسش پژوهش.
پس از اتمام مرحلهی « موضوع یابی » وارد مرحلهی پرورش محتوایی پرسش انتخابی تحقیق خود میشویم. علت انجام آن زدودن هر گونه ابهامی در حین نگارش طرح تحقیق است. مشکل بسیاری از دانشجویان به این مساله باز میگردد که ایشان بدون رفع ابهام از پرسش تحقیق وارد نگارش طرح تحقیق میشوند. جز در موارد محاسبه نشده، حل ابهامات موجود، پیش از نگارش طرح تحقیق است و نه همزمان با نگارش آن. متأسفانه در برخی از دانشگاه ها مشاهده میشود که دانشجو پس از اتمام نگارش رسالهی خود، در زمینهی طرح تحقیق خویش ( و حتی پرسش تحقیق ) ابهامات بسیاری داشته است و از این رو پژوهش وی فاقد انسجام و هماهنگی لازم بوده است. گاه دیده میشود که دانشجو به رغم پایان نگارش رسالهی خود، هنوز هم در کلیات طرح تحقیق خود دارای ابهامات بسیاری است. چنین تحقیقی هیچگاه قادر به برقراری نظامی هماهنگ و منسجم میان اجزای خود نخواهد بود. به جهت رفع این مشکل، پرسش های زیر را در قبال پرسش اصلی تحقیق خود مطرح نمایید:
- پرسش انتخابی مذکور ناظر به کسب چه نوع معرفتی است؟
- پرسش فوق چه منابعی را میطلبد؟
- ماهیت پرسش طرح شده، به جهت رسیدن به پاسخ خود، چه روشی را میطلبد؟
- ( با توجه به پیشینهی تحقیق ) نسبت و جایگاه پرسش ما با پرسش های دیگر محققان چیست؟
- آیا پرسش انتخابی، مستلزم پاسخ به پرسش های مقدم بر خود میباشد؟
- آیا میتوانید پاسخی اولیه ( با احتمال بیش از پنجاه درصد ) برای این پرسش ارائه نمایید؟
- آیا حذف این پرسش منجر به خللی در پژوهش های قرآنی میگردد؟
توجه:
مشخص نمایید که پژوهش شما از زمرهی چه پژوهش هایی به شمار میرود؟ توصیفی است یا تحلیلی؟ آیا متوجه هست هاست و یا بایدهاست؟ بنیادی است یا کاربردی و یا توسعه ای؟ برخی پرسش ها عمدتا ماهیت نظری داشته و پژوهش ما را به تحقیقات بنیادین سوق میدهند، اما برخی دیگر ماهیتی کاربردی و عملی دارند. برخی از پرسش ها عمدتا به پژوهش های کمی و برخی دیگر به پژوهش های کیفی باز میگردند. همچنین به بررسی سطوح تحلیل پرسش خود ( خرد / متوسط / کلان ) بپردازید. مشخص نمایید که برای پاسخ به این پرسش با چه نوع منابعی در جمع آوری داده ها سروکار دارید: منابع اصلی مرتبط با پرسش خود را شناسایی نمایید. اگر دسترسی به منابع درجهی اول آن ندارید، شاید بهتر باشد که از ادامهی کار منصرف گردید.
توجه و یادآوری
هیچگاه تحقیق خود را بدون بررسی کافی در خصوص منابع پژوهش خود آغاز ننمایید. هیچگاه تحقیق خود را به کتاب های غیر علمی که اصولا در طبقه بندی منابع مطالعاتی قرار نمی گیرند وابسته نسازید. حداقل معیارهای علمی بودن یک اثر مکتوب عبارتند از:
1.میزان دقت نویسنده، رعایت شیوهی استدلال علمی مناسب،
2.آشنایی مناسب نویسنده با سابقهی علم مورد بحث،
3. و استفادۀ او از مدارک و منابع دست اول.
تا زمانی که پرسش اصلی پژوهش خود را از نظر روش پژوهش علمی تحلیل نکرده اید وارد نگارش طرح پژوهش نشوید.
3. مرحلهی عملیاتی کردن پرسش پژوهش در قالب نگارش طرح تحقیق.
مشکل اصلی دانشجویان در نگارش طرح تحقیق، این است که ایشان بدون انجام مرحلهی پیشین، به یکباره وارد نگارش طرح پژوهشی شده و ناگهان خود را با دهها مشکل نظری مواجه میبینند. در این حالت نگارش طرح پژوهشی از همان ابتدا محکوم به شکست است. لذا :
1. موضوع یابی خود را به پرسش منتهی ساخته،
2. محتوای پرسش پژوهش خود را پرورانده و سپس
3. به نگارش طرح تحقیق بپردازید.
هر تحقیقی طرح تحقیق متناسب خود را میطلبد. از این رو نمی توان و نباید طرح تحقیق واحدی را به تمامی انواع پژوهش ها تعمیم داد. با یادآوری این نکته، در این بخش یکی از شیوه های نگارش طرح تحقیق را پیشنهاد مینماییم:
بخش های یک طرح تحقیق
طرح پژوهشی خود را به ترتیب در سه بخش زیر طراحی نمایید:
الف ـ کلیات نظری طرح پیشنهادی:
شامل: 1. بیان مساله؛ 2. مرور تحقیقات پیشین؛ 3. پرسش ها؛ 4.فرضیه ها ( در صورت دارا بودن )
5. متغیرها ( در صورت دارا بودن آنها )؛ 6. تعاریف؛ 7. سازماندهی تحقیق.
ب ـ روش شناسی:
شامل:1. نوع پژوهش؛ 2. روش شناسی؛ 3. ابزار گردآوری داده ها؛ 4. پیش فرض ها؛ 5. محدوده ها و محدودیت ها
ج ـ اهمیت بررسی:
شامل:1. کاربرد پژوهش؛ 2. مخاطبان پژوهش؛ 3. نوآوری های پژوهش
چند ملاحظه
- طرح تحقیق رساله های دفاع شده را به شیوهای نقادانه مطالعه شود. به منظور انجام این کار کافی است تا با مراجعه به دانشگاه، رساله های ممتاز مقاطع بالای تحصیلی را در رشتهی مورد نظرتان مرور نمایید. نکات قابل توجه در آن رساله ها را یادداشت نموده و دستاورد آنرا در پژوهش خود مورد استفاده قرار دهید. با آگاهی از نقاط ضعف کارهای قبلی میتوان امکانات نگارش طرح تحقیق خود را گسترش داد.
- نگارش طرح پژوهش نیازمند چندین بار ویرایش است. هیچگاه اولین کار خود را آخرین کار خود قلمداد ننمایید. ( حتما ) به منظور ارزیابی طرح تحقیق خود، نوشتهی خود را در معرض نقد افراد آگاه و علاقمند قرار دهید. یکی از مهم ترین اشتباهات دانشجویان به عدم مشورت سازنده با دوستان علاقمند به موضوع در زمینهی طراحی طرح پژوهش باز میگردد. نگارش طرح پژوهش پس از انتخاب موضوع تحقیق و اطلاع از پرسش و مسألهی خود میباشد. بنابراین تا زمانی که پرسش تحقیق خود را نشناخته و حوزهی کلی و جزئی مطالعهی خود را مشخص نکرده اید وارد نگارش طرح تحقیق نشوید.
- اجزای طرح پژوهش نیازمند وجود هماهنگی میباشند. باید پرسش و پاسخ شما کاملا به هم مربوط باشند. هدف از فرضیه پاسخ پرسش است و نه تکرار آن و پرسش و پاسخ باید به گونهای مرتبط با یکدیگر قرار گیرند که سکوت بر آن جایز باشد. یعنی انسان مطلع با شنیدن پرسش و پاسخ عرفا آنها را در ارتباط با هم بیابد. ( هر چند که میتواند از لحاظ مفهومی پاسخی نادرست به پرسش باشد.
مثال:
عنوان پژوهش: « بررسی تاثیر استفاده از وسایل کمک آموزشی بر پیشرفت یادگیری قرآن کریم دانش آموزان پسر مدارس راهنمایی تهران ـ 1380 »
پرسش پژوهش: آیا میان استفاده از وسایل کمک آموزشی قرآن کریم با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر مدارس راهنمایی تهران ( در سال 1380 ) رابطهی علی موجود است؟
فرضیه: میان استفاده از وسایل کمک آموزشی قرآن کریم با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر مدارس راهنمایی تهران ( در سال 1380 ) رابطهی علی موجود است
متغیرها: متغیر مستقل ( تاثیرگذار ) استفاده از وسایل کمک آموزشی / متغیر وابسته ( تاثیر پذیر ) پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
ضرورت رعایت وحدت رویه در طرح تحقیق
عنوان پژوهش شما باید بیانگر همان موضوعی باشد که میخواهید در بیان مساله طرح نمایید. متغیرهای شما باید دقیقا همان متغیرهایی باشند که در فرضیهی پژوهش تحلیلی شما به کار رفته است واژگان تعاریف انتخابی شما باید همان واژگانی باشند که در پرسش و فرضیهی شما به کار رفته اند. ( واژگانی تعریف نشوند که اصلا ربطی به پژوهش مربوطه ندارند. ! ) میان انتخاب محدودهی پژوهش با محدودیت های فرا روی شما باید تناسبی موجود باشد. ( سنگی را بر نداریم که خود اعلام میکنیم قادر به پرتاب آن نمی باشیم. ) و همهی این مسایل نیازمند هماهنگی با یکدیگر میباشند. هر چه این هماهنگی بیشتر باشد، بر جنبهی زیبایی شناسی کار شما افزوده خواهد شد.
نگارش عنوان پژوهش
- پیش تر بیان کردیم که تا زمانی که از « پرسش تحقیق » خود اطلاعی ندارید وارد ساخت عنوان پژوهش نشوید.
- با توجه به عرف رساله های پژوهشی بهتر است که عنوان تحقیق از 16 کلمه فراتر نرود.
- در ساخت عنوان پژوهش از رساترین واژگان استفاده نموده و از حاشیه روی بپرهیزید واژگان بکار رفته در عنوان باید « تخصصی » و مرتبط با اصطلاحات دقیق علمی تنظیم گردد.
در صورتی که مطالعه واجد جنبهی « مقایسهای » ( میان دو نظریه، دو اثر، دو پدیده و ... ) باشد، عنوان منعکس کنندهی طرفین و وجه مقایسه باشد. مانند:
« بررسی مقایسهای عوامل پیشرفت و انحطاط جوامع در اندیشهی امام خمینی و علامه طباطبایی »
- عنوان ساخته شده را به دوستانتان بگویید. سپس بررسی کنید که آیا آنچه آنها دریافته اند، همان مراد شما بوده است؟ یادتان باشد که عنوان در فهرست های کتابشناسی قرار میگیرد. بهترین عنوان پژوهش، عنوانی است که مخاطب خود را به سرعت به اصل موضوع منتقل نماید. ( نیاز به حضور فیزیکی پژوهشگر! و یا مطالعهی تفصیلی پژوهش نباشد. )
-یک عنوان خوب باید بتواند محدودهی تحقیق را به روشنی بیان نماید. ( محدودهی موضوع ، محدودهی مکانی ، محدودهی زمانی ) در صورت لزوم میتوان از عنوان فرعی در داخل دو قوس ( ) و حروف ریز استفاده نمود.
نگارش بیان مسأله
- در بخش بیان مسأله به تشریح پرسش های اصلی پژوهش خود میپردازیم. کسب چه معرفتی برای ما مطرح است؟ و جایگاه این معرفت در قبال کارهای انجام یافته کجاست؟
- همواره به یاد داشته باشید که اگر چه خود شما از موضوع با خبرید، اما آنرا برای خوانندهای مینویسید که از طرح ذهنی شما بی اطلاع میباشد. لذا قدم به قدم جلو بروید.
- پرسش های اصلی خود را در نظر بگیرید. آنرا حداقل در ده سطر توضیح دهید. این پرسش به چه معناست؟ در نگارش بیان مساله به مخاطب خود نشان دهید که به موضوع کاملا آگاهی دارید. بعد از اشارهای مختصر به آنچه تا کنون صورت گرفته است ( ادبیات موجود ) ویژگی ها و مشخصات کار خود را در عباراتی کوتاه و با معنا بیان نمایید.
- پس از نگارش این بخش آنرا به دوستانتان نشان داده و از ایشان بخواهید تا آنرا مورد مطالعه قرار دهند. آیا آنچه آنها از نوشتهی شما متوجه میشوند، همان مراد و منظور ذهنی شما بوده است؟ آیا آنها متوجه مراد شما میشوند؟ در صورت منفی بودن پاسخ، تلاش نمایید تا مواردی را که منجر به ابهام در درک مساله و یا خروج از آن میگردد، شناسایی و بر طرف نمایید.
مرور تحقیقات پیشین
- تنها بر مهم ترین و شایسته ترین پژوهش های مرتبط با پژوهش خود متمرکز شوید.
- این بخش صحنهی فضل فروشی نیست. به ارائهی تنها اطلاعاتی بپردازید که مستقیما به موضوع مربوط میشوند.
- تحقیقات پیشین را با ترتیب و نظم مشخص از هم جدا نمایید. اشاره ای کوتاه به مهم ترین حوزه ها نمایید.
توجه
از لحاظ کار پژوهشی، بررسی پیشینهی تحقیق مقدم بر تدوین طرح تحقیق است. اما از نظر ارائهی گزارش در رسالهی پژوهشی میتواند پس از طرح تحقیق قرار گیرد. هر چه گزارش ما از پیشینهی تحقیق جامع تر باشد، ضریب اطمینان به پژوهش ما بیشتر خواهد بود. مراد از پیشینهی تحقیق ، رسیدن به پاسخی برای این پرسش هاست: آیا در زمینه مورد نظر قبلا کاری انجام شده است؟ آیا پژوهشگران قبلی همان مساله را تشخیص داده اند؟ چگونه به حل مساله پرداخته اند؟ چه جنبه هایی از مساله به اندازهی کافی پرورانده نشده است؟
مطالعهی ادبیات نظری و سوابق پژوهشی مرتبط با مساله برای محقق فواید بسیاری را به همراه دارد:
- اشراف بر موضوع تحقیق
- جلوگیری از دوباره کاری
- آشنایی با مفاهیم و اصطلاحات مشابه در دیگر تحقیقات
- شناسایی روابط علت و معلولی
بهتر است که بخش پیشینهی تحقیق در صورت داشتن حجم بالای مطالب آن ـ به صورت فصلی مجزا، پس از طرح تحقیق آورده شود. در این صورت این بخش بر دو قسم است:
الف ـ کتاب شناسی مهم ترین آثار موجود.
در زمینهی مد نظر چه آثاری موجود است. میتوان آنرا فهرست وار و با ترتیب الفبایی بیان نمود.
ب ـ بیان خلاصهای از مهم ترین نظریه های یاد شده.
محدودهی تحقیق بر پایهی محدودیت های فرا روی پژوهشگر
- معمولا پژوهش هایی که بیش از اندازه گسترده و یا محدود باشند، فاقد کارایی مناسبی خواهند بود. حتما محدودهی موضوع پژوهش خود را به دقت روشن نمایید.
- تعیین محدودهی پژوهش بدون تعریف و توجه به محدودیت های پژوهشگر امکان پذیر نمی باشد. هر چه خود را بهتر شناخته باشیم، محدودهی پژوهش مناسب تری را انتخاب خواهیم نمود. از این رو به پرسش های زیر توجه نمایید: آیا دارای زمان کافی در امر پژوهش میباشیم؟ آیا به کتاب های « لازم » برای پژوهش دسترسی داریم؟ آیا مسلط به زبان مورد نیاز پژوهش هستیم؟ آیا امکانات مالی متناسب با موضوع انتخابی خود را داریم؟ اینها نمونه هایی از پرسش های قابل طرح دربارهی محدودیت های پژوهش میباشند.
- در برخی از پژوهش ها اشاره به محدودهی زمانی ( مانند مطالعهای تاریخی در دوران خلافت اموی، ) و مکانی ( مانند مطالعهای در سطح دبیرستان های شهر تهران ) الزامی است.
اگر مطالعهی شما به بررسی مقایسهای تفکرات دو مفسر قرآن باز میگردد، باید به طور دقیق نام آنها و آثار مورد بررسی آنها را بیان نمایید. توجه داشته باشید که مرحوم علامه طباطبایی ( ره ) دارای دهها عنوان کتاب در حوزه های مختلف تفسیری، فقهی ، فلسفی و روایی است. اگر رسالهی شما به بررسی دیدگاه های ایشان در برخی از آثارشان مربوط میشود، آنها را به صورت شفاف بیان نمایید. ( ضمن آنکه متوجه تناسب طرفین مورد مقایسه در پژوهش خود باشید. )
پیش فرض های تحقیق
پیش فرض ها عبارت از اصول و پایه های کلیای هستند که جریان شناخت را متاثر از خویش مینمایند. در جریان این پژوهش چه چیزهایی بدیهی و از پیش مسلم تلقی میگردند. هر چه پیش فرض های مورد پذیرش خود را بشناسیم، شناخت بهتری از خود به عنوان یک پژوهشگر و سمت و سوی تحلیل هایمان خواهیم داشت. به عنوان مثال پیش فرض های تفسیر در بیان آیت الله عمید زنجانی عبارتند از: 1. قرآن کلام خداست. 2. متن قرآن معجزه است. 3. قرآن شمولیت و جاودانگی دارد. 4. قرآن دارای خلاقیت است. 5. برای معضلات انسان و جامعه در قرآن پاسخ و راه حل موجود است. 6. قرآن موجب تأسیس شریعت است.
لذا با بیان پیش فرض های خود، در واقع شرایط فکری حاکم بر خویش را بیان نموده اید. برخی پیش فرض ها به بدیهیات عمومی ( مثلا میان مسلمانان ) مبدل شده و برخی دیگر از پیش فرض ها شخصی ترند. ممکن است پیش فرض شخصی ( امر مسلم ) در نظر دیگران فرضیه ( امر محتمل ) تلقی گردد. شخصی که با پیش فرض « صامت بودن » قرآن کریم وارد حوزهی تفسیر کلام الهی میشود، بسیار متفاوت از مفسرانی برجسته چون علامه طباطبایی ( ره ) میاندیشد. که قرآن را کلامی ناطق میدانند.
بیان روش و ابزار بکار رفته در تحقیق
هر تحقیقی روش متناسب با خود را میطلبد. اعتبار یک پژوهش و در حقیقت اعتبار علم منوط به شیوهی روش شناخت آن باز میگردد. این پرسش که از چه راهی به پاسخ صحیح پژوهش خویش نایل میشویم، از زمرهی بنیادی ترین مباحث هر پژوهشی است.
یکی از اشتباهات رایج دانشجویان این است که مباحث روش شناسی خود را با یک عبارت کوتاه مانند « روش ما مطالعهی کتابخانهای است » مختصر نموده و هیچ توضیحی را دربارهی شیوهی مطالعهی خود و نحوهی بررسی اسناد پژوهشی شان ارائه نمی نمایند. ( همچنین گاه دیده میشود که دانشجو در جایی که میتواند از روش های ترکیبی استفاده نماید، پژوهش خود را محدود به یک روش خاص نموده است. )
بنابراین توصیه میشود که در این بخش از نگارش طرح تحقیق، ابتدا موضوع یا موضوعات پژوهش خود را مشخص نموده، ( رفتار دانش آموزان یک مدرسه؟ اعراب قرآن؟ دیدگاه علامه طباطبایی؟ اخبار تاریخی؟ تفسیر قرآن؟ و ... ) سپس مناسب با موضوع تحقیق، منابع شناختی ایشان را بیان داشته و روش منتخب خود در قبال منابع فوق را بیان نمایید. توجه داشته باشید که مهم ترین موارد ارزیابی رسالهی شما به صحت روش انتخابی آن باز میگردد.
همچنین در این بخش ابزار و وسایل مورد نیاز پژوهش ( و در برخی از پژوهش های عملی، نوع پرسشنامه ) بیان میشود. در جریان پژوهش، اگر از پرسشنامه استفاده کرده باشید، نمونهای از آنرا در ضمیمهی کلیات طرح پژوهشی بیاورید. ( گاه نمونهای از آنرا در پایان رسالهی پژوهشی میآورند. ) در ادامه نوع مطالعه را بیان نمایید.
اهمیت پژوهش
در بخش سوم طرح تحقیق، ( بخش اول کلیات نظری طرح پیشنهادی و بخش دوم روش شناسی بود. ) به بیان اهمیت پژوهش خود میپردازیم. چرا این پژوهش را انجام میدهیم؟ چه افراد و یا مؤسساتی از پژوهش ما استفاده مینمایند؟ آیا پژوهش فوق مورد حمایت سازمانی بوده است؟ در صورت پاسخ مثبت، هدف از توجه سازمان مربوطه به این پژوهش چه مواردی میباشد؟ توجه داشته باشید که هر چه اهداف به درستی مشخص و آگاهانه ( بر اساس نیاز جامعه ) در نظر گرفته شوند، بر ارزش پژوهش افزوده خواهد شد.
بهتر است که دانشگاه ها نگارش بخش تبیین نوآوری پژوهش را رسما بر عهدهی اساتید راهنما بگذارند. این مسأله منجر به جدی شدن پژوهش ها و الزام دانشجویان به انتخاب موضوعات اساسی تری خواهد شد.
سازماندهی پژوهش:
سازماندهی پژوهش یکی از مهم ترین قسمت های پژوهش شماست. در این زمینه به مسایل زیر با دقت توجه نمایید: صرف نظر از صفحات تعریف شده در آیین نامهی پژوهشی هر دانشکده ای، معمولا پژوهش های دانشگاهی را میتوان در یک تقسیم بندی کلی به سه بخش تقسیم نمود.
الف. کلیات طرح تحقیق
کلیات طرح تحقیق مشتمل بر دو قسمت است:
1. طرح تحقیق ( بخشی که اکنون دربارهی آن سخن میرانیم ) و 2. پیشینهی تحقیق.
ب ـ بدنهی اصلی موضوع مورد بررسی
طراحی اجزای این قسمت متناسب با موضوع مورد نظر میباشد. به عنوان مثال در صورتی که شخصی درصدد بررسی روش تفسیری مرحوم علامه طباطبایی ( ره ) باشد، میتواند آنرا در این بخش ها که به طبع دارای زیر شاخه های دیگری خواهند بود، تعریف نماید. ( توجه نماییم که سازماندهی پژوهش باید مبتنی بر پرسش پژوهشگر باشد. )
بخش 1. شرح حال زندگی علامه طباطبایی.
بخش 2. بررسی روش های تفسیری رایج در جهان اسلام در دوران علامه طباطبایی.
بخش 3. ویژگی های تفسیری علامه طباطبایی.
بخش 4. تاثیر روش تفسیری المیزان بر سیر تفسیرنگاری پس از خود.
ج ـ نتیجه گیری
این بخش صرفا به بیان نتیجهی گزارش تحقیق اختصاص داشته و متضمن پاسخ پرسش های اصلی پژوهش میباشد.
توجه:
در بخش ضمائم تحقیق که پیش از فهرست منابع ( کتابنامه ) آورده میشود، به اقتضای مطالب تحقیق، اسناد، جداول، تصاویر، نمونه هایی از پرسشنامه و نظایر آنها بیان میشوند.
پرسش
1. با توجه به پیش فرض های پژوهش علل اختلاف نظر اندیشمندان مسلمان و شرق شناسان در مطالعات اسلامی را تحلیل نمایید.
2. با توجه به متن زیر روش علامه عسکری را در زمینۀ تحقیق خود (بررسی اصول عقاید اسلامی از قرآن ) بررسی نمایید.
علامه عسکری مینویسد که در شناخت بهتر تفسیر آیات الهی به سه گونه از انواع تفسیر قرآن اعتماد نموده است. به جهت آشنایی بیشتر، بخشی از روش شناسی وی را بیان مینماییم:
1. تفسیر روائی: تفسیر آیات به وسیلهی روایات، مانند آنچه سیوطی در تفسیر ( الدر المنثور ) و بحرانی در تفسیر ( البرهان ) خود آورده اند. جز آنکه من، تنها به روایاتی که صحتش را پذیرفته ام ، اعتماد کرده ام، در حالی که سیوطی هر روایتی را که به دستش رسیده، در تفسیر خود آورده است. آنگونه که برخی از روایات منقوله، برخی دیگر را نقض میکند. بدین سبب پارهای از روایاتش را در این کتاب نقد و بررسی کرده ام. در مراجعه به کتاب های حدیث، احادیث مورد اعتمادم را از همهی کتب معتبر مسلمانان اعم از صحاح و مسانید و سنن و غیره بر گرفتم و به اخذ حدیث از مکتب خاصی بسنده نکردم. گاهی نیز به بررسی تطبیقی و مقارن بین حدیثی با حدیث دیگر پرداخته و دیدگاهی را که بر یکی از دو حدیث اعتماد کرده، با رأی دیگر مقایسه و با اشاره به صاحب رأی ، برداشت خود را با آوردن دلیل، تقویت و اثبات کرده ام. در فهم و درایت حدیث، تا سدهی ششم هجری را برگزیدم. این روش در مبحث: ( امامان اهل بیت برای شناخت حدیث میزانها نهادهاند ) در جلد سوم معالم المدرستین آمده است.
2. تفسیر لغوی: تفسیر آیات با اشاره به معنای واژه ها و اصطلاحات ، بدانگونه که سیوطی در روایاتش از ابن عباس و غیر او آورده است و چون دانشمندان لغوی گاهی با آوردن معنای حقیقی و مجازی کلمه، بحث را به درازا میکشند، از این روش دوری گزیدم و آن معنایی را آوردم که با سیاق آیه سازگار است.
3. تفسیر موضوعی. تفسیر آیات یک موضوع در کنار هم، مانند فقهاء که در تفسیرشان از آیات احکام آورده اند.. هر سه روش تفسیری مذکور، همان روش درستی است که از امامان اهل بیت علیهم السلام روایت شده است. چون اکثر آیات قرآن مجید، بیش از یک مقصود را در خود دارد، از الفاظ آیات فقط آن بخشی را که ویژه و مربوط به بحث میشود، آورده و غیر آنرا ترک کردم تا جمع بندی مطالب برای دانشجویان آسان گردد...
13. نکاتی درباره خواندن و نوشتن
توجه به مصادر و منابع علمی تحقیق
برای شناخت منابع پژوهش، راه های مختلفی موجود است. برخی از آنها عبارتند از:
- بنا بر موضوع مورد نظر، از اساتید مطلع ( با سابقهی تدریس بالا و یا نویسنده ) پرسش نمایید. پیشنهاد آنها میتواند راهنمای خوبی در این زمینه باشد.
- به کتابخانه ( فضای اصلی تحقیق ) مراجعه نموده و فهرست منابع کتاب های مرتبط با موضوع را بررسی کنید.
- با راهنمایی کتابدار کتابخانه های بزرگ از فهرست های کتابشناسی در حوزهی مربوطه استفاده نمایید.
- معمولا دایرة المعارف های تخصصی در ذیل واژه های مد نظر به معرفی مصادر تحقیق پرداخته اند. این آثار منبع خوبی در جهت راهنمایی ما به سوی منابع تحقیق میباشد.
- برخی از مجلات پژوهشی اطلاعات خوبی دربارهی آثار منتشر شدهی علمی به ما میدهد.
- برخی از پایگاه های اطلاع رسانی در شبکهی رایانهای جهانی نیز اطلاعات خوبی در این زمینه ارائه مینمایند. در این وبلاگ به برخی از آنها اشاره نمودهایم.
توجه:
پیش از هر کار، منابع مکتوب و اسناد در دسترس خود را در فهرستی یادداشت نمایید. در هنگام تهیهی این فهرست از خود بپرسید که این اثر ( کتاب، مقاله و نظایر آن ) چه کمکی در یافتن پاسخ پرسش من مینماید؟ هیچگاه تحقیق خود را بدون بررسی کافی بر منابع تحقیق خود آغاز ننمایید.
منابع تحقیق تان را بر اساس منابع دست اول و دست دوم تفکیک نمایید. تحقیق شما زمانی صلابت و استحکام واقعی مییابد که به میزان مطلوبی مبتنی بر منابع درجهی اول باشد. هیچگاه تحقیق خود را بر پایهی منابع درجهی دوم قرار ندهید. به عنوان مثال در مطالبی که ابن اثیر ( 555 - 630 قمری ) در کتاب ( الکامل فی التاریخ ) از تاریخ طبری ( 310 قمری ) استفاده نموده است. اثر او به نسبت اثر طبری منبع دست دوم خواهد بود. در این حالت به جای مبنا قرار دادن ابن اثیر، لازم است تا به خود کتاب طبری مراجعه نماییم. مگر آنکه در زمان نگارش پژوهش به هیچ وجه قادر به دستیابی به اثر طبری نباشیم که در آن صورت مورد فوق را باید در زمرهی موارد « محدودیت های پژوهش » در بخش کلیات طرح تحقیق رسالهی دانشگاهی بیان نماییم.
منابع دست اول
عبارت است از سرچشمه های اصلی اطلاعات و آگاهی های ما در قبال یک مسالهی تحقیق. ما از طریق این منابع میتوانیم بدون واسطه وارد سرچشمه های مسالهی تحقیق شویم و موفقیت کارمان در گرو میزان استفادهی از این مصادر اصلی میباشد. به عنوان مثال کتاب « اصول کافی » منبع و مصدر دست اولی در علوم حدیث است.
توجه:
-مصادر اصلی پژوهش در میان مذاهب مختلف متفاوت میباشد.
-منابع دست اول به زبان اصلی و نه ترجمهی آن خواهد بود. در صورت در دسترس نبودن این منابع و یا عدم احاطهی کافی بر زبان اصلی اثر به « ناچار » از ترجمه استفاده مینماییم.
منابع دست دوم
عبارت از منابع مشتق شده از منابع اصلی میباشند. به عنوان مثال چهل حدیث مرحوم حضرت امام خمینی ( 1279 ـ 1368 شمسی ) به نسبت کتاب اصول کافی ( اثر مرحوم کلینی : ـ 328 قمری ) یک منبع دست دوم است. این منابع اطلاعات مفید و مبسوطی در زمینهی تحقیق به ما میدهند. استفاده از این منابع، در کنار منابع دست اول، مفید و لازم است.
توجه:
گاه به اعتبار موضوع تحقیق، اثری که در یک زمینه منبعی فرعی به شمار میرود، ممکن است در زمینهای دیگر مصدر اصلی تلقی گردد. به عنوان مثال، کتاب چهل حدیث حضرت امام خمینی ( ره ) به اعتبار علوم حدیث ( روایت معصوم علیه السلام ) مرجع فرعی، اما به اعتبار اندیشه های مرحوم حضرت امام خمینی ره و یا شیوهی استدلال ایشان در زمینهی حدیث، این کتاب و هر یک از تالیفات ایشان مصدر اصلی تحقیق خواهد بود.
منابع دست اول تحقیق را از منابع دست دوم جدا نمایید.
بررسی کنید که چند منبع درجهی اول در اختیار دارید. ممکن است به این نتیجه برسید که به دلیل دارا نبودن منابع مورد نیاز، لازم است که موضوع تحقیق خود را تغییر دهید. حتی الامکان در فهرستی، منابع درجهی اول خود را به ترتیب زمانی بنویسید. از این طریق متوجه سیر تطور تاریخ علمی که در آن تحقیق مینمایید، میشوید. گاه مذاهب و گرایش های مختلف هر یک دارای مصادر خاص تحقیق خود هستند. به عنوان مثال شخصی درصدد انجام پژوهشی در زمینهی فقه حنبلی میباشد. در این حالت او نیازمند تهیهی فهرستی از منابع فقهی ایشان است تا بتواند به طور مستقیم به مطالعهی آن بپردازد.
این فهرست میتواند به صورت زیر تهیه گردد.
1 ـ « المغنی » اثرابن قدامة ( 620 هـ )
2 ـ « الشرح الکبیر علی متن المقنع » اثر شمس الدین عبدالرحمن بن قدامة المقدسی ( 682 هـ )
3 ـ « الفتاوی الکبری » اثر شیخ الاسلام ابن تیمیة ( 727 هـ )
4 ـ « الفروع » اثر محمد بن مفلح المقدسی ( 762 هـ )
5 ـ کشف القناع علی متن الاقناع » اثر شیخ منصور البهوتی ( 1051 هـ )
هیچگاه به اتکای چند مقالهی دست دوم به تحقیق دربارهی فقه حنبلی ( و یا دیگر موضوعات پژوهشی ) نپردازید.
تحقیق خود را به کتاب های غیر علمی که اصولا در طبقه بندی منابع مطالعاتی قرار نمی گیرند، وابسته نسازید. در انتخاب منبع به این معیارها توجه نمایید: = میزان دقت نویسنده؛ = رعایت شیوهی استدلال علمی؛ = آشنایی مناسب نویسنده با گذشتهی علم مورد بحث؛ = مبتنی بودن بر مدارک و منابع دست اول.
بدیهی است که آثار نویسندگانی که بدون تخصص و آگاهی کافی وارد تفسیر قرآن و سنت شده اند، ( چنانکه گویی حرفهی برخی افراد ناآگاه و یا سودجو شده است. ) همانند خانهای از پای بست ویران، واجد سندیت و قابل اتکا نمی باشد. اما توجه به اشتباهات ایشان میتواند مایهی عبرت گردد.
بیندیشیم:
مرحوم علامه محمد تقی جعفری ( ره ) میگوید:
« ما میتوانیم عقاید هر دو طرف { شیعه و اهل سنت } را از کتاب های خودشان استخراج کرده و با هم مقایسه نماییم و ببینیم که بین ایشان چه نقاط مشترک و چه تمایزاتی وجود دارد. البته توصیهی من در این خصوص آن است که در شناخت این دو مکتب بزرگ باید تنها به محققین و مورخین خارج از اسلام { شرق شناسان } تکیه نکنند، یعنی مثلا اگر یک فرد شیعه بخواهد دربارهی اهل سنت، حقایقی به دست بیاورد، باید به کتابهای متکلمین و حکمای خود ایشان رجوع کند. هنگامی که منابع دست اول در دسترس ما هست، چه نیازی به کارها و ترجمه های دست دوم داریم که چه بسا بدون آشنایی به زبان و مسایل و احکام، نگاشته شده و این در حالی است که در این کار، غرض ورزی نبوده باشد. اگر افراد اهل سنت نیز بخواهند دربارهی عالم تشیع قضاوت کنند، باز به همین ترتیب باید از کتابهای دست اول تشیع که در اختیارشان است، استفاده کنند. ما متاسفانه در دورانهای اخیر، بعضی اشخاص را دیده ایم که به منابع دست دوم مستشرقین قناعت کرده و به ارزیابی و داوری در مذهب تشیع پرداخته اند، و ما این مساله را نمی پذیریم، همان طور که علمای اهل سنت { نیز } نباید بپذیرند. »
توجه:از اشتباهات رایج در میان برخی از دانشجویان:
اگر مرحوم علامه طباطبایی ( ره ) از منبعی مثلا « الدر المنثور » استفاده نموده و مشخصات منبع فوق توسط محققان دفتر انتشارات اسلامی در زیر نویس ترجمهی این کتاب آورده شده است کسی « حق ندارد » با رونویسی از ترجمهی تفسیر المیزان و بدون ذکر نام این منبع، وانمود نماید که مستقیما از کتاب « الدر المنثور» استفاده نموده است.
از اشتباهات رایج در میان برخی از دانشجویان :
در بررسی یک پایان نامهی دانشگاهی در رشتهی علوم قرآنی مشخص گردید که اگر چه فهرست منابع یاد شده در پیشینهی تحقیق وی بسیار عالی بوده است، اما در متن تحقیق حتی به یک مورد استناد به این منابع دیده نشد. ( دانشجو به سبب راحتی در کار از منابع دست دوم و حتی غیر علمی استفاده کرده بود. ) در نمونهای دیگر، دانشجویی به جهت بررسی آثار استاد شهید مرتضی مطهری، گاه به مقالاتی نامعتبر از برخی نشریات استناد نموده بود. حال آنکه آثار آن فقید سعید به راحتی در دسترس وی بوده است.
قاعده نقل قول: بسیار مهم
قاعده کلی: 70 درصد نقل قول غیر مستقیم، 30 درصد نقل قول مستقیم. اینچنین، اساس کار خود را بر نقل قول غیر مستقیم قرار دهید.
زمانی از نقل قول مستقیم استفاده نمایید که دلیلی برای بیان آن موجود باشد. وقت خود را با از بر کردن الفاظ و سرهم بندی نوشته های دیگران تلف ننمایید. بلکه به جای حفظ الفاظ، خود را درگیر با مفاهیم مورد نظر نمایید و به جای سرهم کردن های مکرر، قدرت تحلیل خود را بالا ببرید.
در جمع آوری داده ها به دنبال تهیهی منابعی جهت مقایسه باشید.
هیچگاه به تحقیق سمت و سوی یک طرفه ندهید. بنابراین متون مربوط به یک زمینه را در وضعیت های مقایسهای قرار داده و از آن طریق ارجاعات خود را غنی سازید. با انجام مقایسه میتوان مساله را از زوایای مختلفی مطرح نمود.
مثلا :
-دیدگاه های معارض یکدیگر را بیان نمود.
-دیدگاه های تایید کنندهی همدیگر را شناسایی نمود.
-دیدگاه های مکمل هم را شناخت.
-موارد بیان یک مساله در آثار مختلف را شمارش نمود.
یادداشت نویسی خود را به صورت نظام مند انجام دهید.
در این زمینه به نکات زیر توجه نمایید:
دفتر یادداشت مطالعاتی داشته باشید. در حین تحقیق به حافظهی خود متکی نباشید.
یادداشت نویسی اگر چه کاری وقت گیر به نظر میآید، اما نوعی سرمایه گذاری علمی ارزشمندی برای دراز مدت است.
برگه های یادداشت مختلفی ( و در ابعاد گوناگون ) در بازار موجود است. بنا بر نوع کار و سلیقهی خود برگهای را خود طراحی و یا تهیه نمایید تا با استفاده از برگه هایی با یک اندازه، امکان سازماندهی آنرا فراهم سازید.
نظام رده بندی و نگهداری اسناد و سندهای پژوهش ایجاد نمایید. به عنوان مثال هر یادداشت را در داخل پوشهی مربوطه ( عنوان دار ) و هر پوشه را در داخل پروندان ( زونکن ) ویژهی خود قرار دهید و در این راه خلاقیت ها و ابتکارات خود را دست کم نگیرید.
هویت مفهومی نقل قول را مشخص نمایید.
مشخص کنید که ارزش کاربردی متن مورد نظر، در توصیف مسألهی تحقیق است و یا تحلیل و تبیین آن؟ به ویژه به استخراج روابط علی ـ معلولی بپردازید.
قواعد استناد :
در طی مراحل تحقیق باید : با استفاده از منابع معتبر، و در موقعیت مفهومی مناسب ( به جا و به موقع ) به شکلی نظام مند استناد نماییم. قاعدهی کلی استناد به قرار زیر است.
1. همواره نقل قول مستقیم خود را مستند به منبع مورد استفاده نمایید. ضمن آنکه باید ابتدا و انتهای آن با نشانهی « گیومه » مشخص گردد.
2. در مواردی که جزو دانش عمومی محسوب میگردد، نیازی به مستند سازی در نقل قول « غیر مستقیم » نیست. تقسیم بندی کلمه به « اسم و فعل و حرف » جزو معارف عمومی است. مگر آنکه منظور دیگری از بیان آن مورد نظر باشد. همچنین است بیان شواهد شعری، در صورتی که ضبط دقیق یا ذکر نام سرایندهی آن ذی نقش نباشد.
3. از نقل قول های بی خاصیت و حجم افزا بپرهیزید.
4. نقل قول غیر مستقیم همواره مشکل تر از نقل قول مستقیم میباشد. این امر به دلایل متعددی از جمله نیاز به فشرده سازی مفاهیم در قالب های کلامی مناسب و نیز رعایت تناسب و هماهنگی آن با کلیت ساختار نوشتارمان باز میگردد. بهتر است همواره کوشش نماییم تا ابتدا مساله را به درستی مطالعه نموده و سپس به کمک ذهن خود و نه رونویسی صرف، آنرا در قالب نقل قول تحلیل شده در متن پژوهشی خود بیاوریم..
نحوهی نگارش پانوشت:
گاه نویسنده لازم میداند که مطالبی را به اطلاع خوانندهی اثرش برساند که بیان آن در داخل متن، منجر به از میان رفتن نظم ساختاری نوشتار و گسیختگی در مطالب آنان میگردد. لذا توضیحات فوق به صورت مجزا یا در پای صفحه با عنوان پاورقی یا پانوشت و یا در پایان فصول و یا کتاب تحت عنوان تعلیقات یا یادداشت ها آورده میشوند. پانوشت بر سه قسم است:
پانوشت ارجاعی: استناد مطلب برای رعایت امانت و یا ارجاع خواننده به منابع دیگر.
پانوشت توضیحی: بیان توضیحات اضافی دربارهی موضوع سخن ( مانند معنای یک واژه، معرفی اجمالی اعلام غیر مشهور که در متن از آنها نام برده شده باشد، معادل خارجی یک اصطلاح و ... )
پانوشت مختلط: که مشتمل بر ارجاع و توضیح است.
نکته :
- لازم است تا پانوشت مترجم و یا ویراستار اثر از پانوشت نویسنده تفکیک گردد. این امر از طریق قرارداد نشانهای مثلا ( م ) برای مترجم صورت میپذیرد.
- مطالب پانوشت باید به صورت مجمل و فشرده ارائه گردند.
از لحاظ شکلی استناد به شیوه های مختلفی صورت میپذیرد. هر شیوهای که بتواند به صورت منطقی، مناسب و با وحدت رویه اطلاعات لازم را به خواننده منتقل نماید، قابل قبول میباشد. ( با توجه به تنوع روش های علمی استناد، نیازی به حصر آن در یک روش مشخص نمی باشد. )
منابع خوبی در این زمینه عبارتند از:
1. احمد سمیعی ( گیلانی ): 1383، نگارش و ویرایش، تهران ( چاپ ششم ) سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها.
2. غلامحسین غلامحسین زاده: 1383، راهنمای ویرایش ، تهران ( چاپ سوم )، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها.
3. محمد جعفر یاحقی، محمد مهدی ناصح: 1368. راهنمای نگارش و ویرایش. مشهد ( چاپ هفتم ) مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی.
تعریف استدلال:
استدلال عبارت از عمل به کار گرفتن دلیل برای اثبات درستی یک مطلب است. همچنانکه در بحث نقل با سند و مسایل پیرامون آن سروکار داریم، در استدلال متوجه استحکام و استواری دلایل میباشیم. دلیل سست، قولْ مشکوک و مردود است. اموری مانند سفسطه، مغالطه، مصادره بر مطلوب، قیاس مع الفارق از زمرهی عوامل تضیف کنندهی دلیل میباشند.
عوامل استواری استدلال علمی:
1. یقینی بودن مقدمات؛
2. نتیجه گیری درست از آن مقدمات؛
به این پرسش ها پاسخ دهید:
1. در حین انجام پژوهش، چرا برخی از مطالب را میپذیریم و برخی دیگر را رد میکنیم؟
2. مخاطب پژوهش، نیازمند اخذ چه چیزی است، تا بتواند دربارهی مدعای ما « تفکر » نماید؟
3. به عبارت ظریف تر، نوشتهی ما نیازمند وجود چه مؤلفه هایی است تا در سطح اثری برای تفکر کردن قرار گیرد؟
معرف های یک استدلال علمی خوب
1. شناخت مسأله:
بدون شناخت درست مسأله نمی توان به موفقیت استدلال خود امیدوار بود. شخصی که خود در شناخت مسأله دچار ابهام است، چگونه میتواند آنرا برای دیگران روشن و واضح گرداند. استدلال و نتیجه گیری پیش از شناخت کافی مسأله، عملی نادرست بوده و علاوه بر سستی نوشتار، خطر گسترش جهل مرکب برای پژوهشگر ( و در صورت اشاعه برای جامعه ) موجود است.
2. رعایت تقدم و تأخر مطالب در بیان مسأله:
هیچگاه بدون مقدمه چینی لازم به نتیجه گیری نپردازید. این مسأله تا حدود زیادی وابسته به نوع مخاطبان پژوهش است. مسیر استدلال علمی، مسیری هدفمند و نه تصادفی است. کسی که نمی داند به کجا میخواهد برود، به سختی میتواند راه مناسبی برای رسیدن به آن پیدا نماید.
3. استفاده از دلایل معتبر:
هیچگاه از ادلهی نا معتبر ( مانند آمار نادرست و یا مشکوک ) استفاده ننمایید. مثال: استفاده از روایات ضعیف در تفسیر قرآن جایز نیست.
از خود بپرسید:
آیا دلایل مورد ادعای شما دارای سندیت میباشد؟
آیا به گونهای هست که نتیجه گیری شما را در خور اعتماد نماید؟
به عنوان مثال استفاده از اسرائیلیات یکی از علل تضعیف استدلال های برخی از نویسندگان بوده است. برخی از نویسندگان معاصر نیز با استفاده از ادلهی تجربی و نیز برخی با تمسک به قواعد « هرمنوتیک » مبادرت به استدلال هایی مینمایند که فاقد ارزش تفسیری است.
4. کافی بودن ادلهی پژوهش
به جای استفادهی بیش از اندازه از ادوات تاکید، به اندازهی کافی دلیل بیاورید. هر چه دلایل شما بیشتر باشد، از نیاز ( کاذب ) به استفاده از واژگانی چون: قطعا، حتما، لاجرم واقعا، مسلما و نظایر آن کاسته میشود. ( ضمن آنکه در چنین زمانی کاربرد صحیح این واژگان معنای واقعی خود را پیدا میکند. )
توجه:
آ. از آنجا که معمولا دانشجویان به اشراف کاملی در موضوع نرسیده اند، به جهت شناخت کفایت استدلال خویش، نیازمند مشورت با اهل فن میباشند. آیا به اندازهی کافی از دلایل قرآنی استفاده نموده است؟ آیا به میزان کافی از روایات معصومین علیهم السلام بهره برده است؟ آیا شواهد تاریخی بیان شده کافی میباشد؟ عدم توجه به این سئوالات و امثال آنها، منجر به سستی استدلال و در نتیجه پژوهش ما خواهد شد.
ب. تلاش نمایید تا ادلهی خویش را در دسته بندی مشخصی بیان نمایید. مانند: ادلهی عقلی، ادلهی نقلی، شواهد تاریخی و نظایر آن.
از خلط مباحث بپرهیزید و ورود خود در هر یک از این زمینه ها را متناسب با ماهیت بحث نمایید. نباید در بحث عقلی از دلایل تاریخی استفاده نمود. اگر چه ادله و شواهد مختلف در جمع بندی نهایی در کنار یکدیگر قرار خواهند گرفت. در اینجا توجه به نکتهی دیگری هم الزامی است و آن اینکه اگر استدلال خود را بر محور چند حوزهی علمی قرار داده اید، ( به عنوان مثال در ضمن بحث پیرامون یک آیه از قرآن کریم وارد مباحث ادبی، تفسیری، تاریخی گردید ) در این صورت هر یک از این حوزه ها نیازمند استفاده از ادلهی کافی میباشند. چه بسا که تزلزل ادله در یک حوزه بر اعتبار کلیت بحث شما اثر گذار باشد.
پ. لازمهی استفادهی کافی از ادلهی پژوهش، داشتن منابع کافی برای پژوهش است. اگر محققی دسترسی مطلوبی به منابع روایی اهل سنت نداشته باشد، به همان میزان بر ادلهی او تاثیر منفی خواهد داشت.
5. شناخت نظریات معارض:
استدلال خویش را بدون توجه به نظریه های رقیب و معارض مطرح ننمایید. حتی اگر در زمینهای دیدگاه معارض مهمی نیافتید، خودتان و یا از طریق دوستان علاقمند و مطلع به موضوع به نقد استدلالتان بپردازید.
اگر هدف ارائهی مطالبی درست باشد، پس دیگر چه باک از نقادی آن که زمینه ساز رسیدن به این هدف خواهد بود.
پرسش:
نظر خود را در زمینۀ کار یکی از فلاسفهی غربی به نام آنتونی کنی در ضمن بررسی آثار الهی دان مسیحی، توماس آکوینی ( 430 ـ 354 میلادی ) بیان نمایید:
« ... هر وقت آکویناس میخواهد نظریه یا مدعای فلسفی یا کلامی خاصی را مطرح کند، اول سه تا از قویترین دلایلی را که در رد آن به فکرش میرسد، ذکر میکند. این روش انضباط عجیبی در تفکر به وجود میآورد و نمی گذارد امور را مسلم فرض کنید وادارتان میکند از خودتان بپرسید: چه کسی را میخواهم نسبت به چه چیزی متقاعد کنم و قویترین اعتراضهایی که طرف ممکن است بکند، چیست؟ »
نقد علمی:
نقد یک اثر عبارت است از نشان دادن نقاط ضعف و قوت آن به گونهای که سرانجام به استخراج قوانینی منجر گردد که علل ضعف یا اعتلای یک اثر را بیان نمایند. نقد، صرف یک مدح و ذم ساده نیست، بلکه کوششی در جهت تعالی کلیت علم است. پیام نقد یک اثر به خواننده این است که برای پیشرفت در کار از چه راهی باید رفت و نیز نرفت. معمولا دانشمندان اسلامی به دو روش به نقد آثار مختلف پرداخته اند.
1. انتقاد مستقیم: بیان نظریهی مورد انتقاد و سپس نقد آن مثل اینکه به مقدمات و یا استنتاج آن اشکال گیرند.
2. انتقاد غیر مستقیم: بیان نظریهای که صاحبنظران آنرا حق و صحیح میدانند. به گونهای که ناظران آگاه از نظریهی مخالف، با مطالعهی آن اعتراض نهفته در آن نظریه را دریافت مینمایند.
معمولا نقد در محورهای زیر صورت میپذیرد. امری که باید مورد توجه هر دانشجویی در زمان نگارش رسالهی پژوهشی خود باشد.
- نقد مقدمات استدلال؛
- نقد نحوهی استنتاج؛
- نقد اصالت پرسش تحقیق؛
- نقد اعتبار مدارک و منابع؛
- نقد صحت توصیف؛
- نقد ساختار و قالب نوشتار.
زمانی که با یک استدلال ناسازگار با استدلال خویش مواجه میشویم، پیش از هر کار نیازمند پاسخ دادن به پرسش هایی از این دست می باشیم:
الف) بستر فکری ـ فرهنگی نویسنده چیست؟
به طور کلی در مطالعهی اندیشه های هر متفکر به سه محور اساسی توجه نمایید: 1. زمینهی فرهنگی و اجتماعی حیات وی، 2. سرچشمهی اندیشه ها و عناصر سازندهی تفکر او. ( مکتب فکریای که بدان تعلق دارد. )3. تحول اندیشهی وی در گذشت زمان.
ب ) استدلال وی بر پایهی چه روشی است؟
هر متفکری گرایش به نوعی روش شناسی دارد. به عنوان مثال، دکتر محمد صادقی تهرانی در تفسیر خود تحت عنوان « الفرقان فی تفسیر القرآن » از تفسیر قرآن به قرآن و تحلیل های عقلانی و چند و چون های تدبری بهره گرفته و برغم استشهاد بسیار به روایات، عمدتا متوجه تفسیر قرآن به قرآن است. و یا مرحوم آیت الله سید عبدالحسین طیب اصفهانی ( 1312 ق / 1411 ق ) در تفسیر خویش بنام « اطیب البیان » در ابتدا از روش تفسیر قرآن به قرآن و سپس استفاده از کلمات معصومین ( علیهم السلام ) بهره برده است. از سویی دیگر افرادی همچون شیخ طنطاوی ( وفات 1358 ق ) در تفسیر خود بنام « الجواهر فی تفسیر القرآن » ضمن تفسیر آیه، اهتمام زیادی به ارائهی شگفتی های طبیعت و دانستنی های علمی، که در مواردی با کشیدن جدول و نمایش عکس، همراه است، دارد و افراط زیادی بر مباحث علمی به خرج داده است. آیا میتوان بدون شناخت روش های تفسیری، نتایج دیدگاه های آنها را مورد بررسی قرار داد؟
ج) مدعای خود را بر اساس چه ادلهای اثبات نموده است؟
به ظاهر زیبای استدلال ها توجه ننمایید. بلکه اندیشه ها را در میزان بررسی قرار دهید.
با هر اندیشه و تفکری که مواجه میشوید، متوجه تبعات فرهنگی و اعتقادی پذیرش آن بر فرد و جامعه باشید. به عنوان مثال :
- پیامد صامت انگاری قرآن مجید چیست؟
- پیامد تبدیل حکم شناسی به شرایط شناسی در تفاسیر هرمنوتیکی غربی از آیات قرآن چیست؟
- پیامد های اعتقادی پذیرش ابطال گرایی به عنوان یک روش شناخت در مسایل دینی چیستند؟
ح) آنها چگونه به پاسخ ( احتمالا ) نادرست رسیده اند؟
6. هر روشی را با هر علمی درهم نیامیزید.
چند مثال:
-براهین فلسفی با عرفان عملی متفاوت است.
-تفسیر کلام بشری، با تفسیر کلام الله مجید متفاوت میباشد.
-روش شناخت جامعه ( آنچه اکنون در آن میگذرد، ) با تاریخ آن جامعه مختلف است.
نیز در پژوهش های عملی نیازمند تناسب روش با موقعیت میباشیم. به عنوان مثال، به مردم « بی سواد » دادن پرسشنامه نادرست است. انتخاب غیر متخصص برای گفتگو پیرامون مباحث تخصصی غیر منطقی و اشتباه میباشد و یا اتکا بر صرف استقرای ناقص یقین آور نیست و دیگر نظایر آن.
7. ضرورت استفادهی صحیح از اصطلاحات علمی
از به کار بردن اصطلاحات نامانوس در موضوع پژوهش خودداری نمایید. بدون علت موجه، مبادرت به ساخت اصطلاح جایگزین اصطلاحات موجود نکنید. زیرا در این حالت ، علاوه بر ناتوانی در برقراری ارتباطی منطقی با دیگر دانشمندان، ( نبود امکان بین ذهنی شدن مفاهیم )، به آشفتگی واژگانی دامن زده اید. همچنین به جهت نشان دادن سواد و توانایی های خود، از عبارات و اصطلاحات خارجی استفاده ننمایید. ( از مشکلات رایج در بسیاری از پژوهش ها )
8. احتیاط در صدور احکام کلی:
فردی که مسالهی علمی در عرصهی وجود را تنها همان بداند که خود طرح نموده است، هیچ بهرهای از علم ندارد. پس در طرح و تعمیم دیدگاه های علمی خویش، نهایت احتیاط را به خرج بدهید.
زیبایی شناسی حداقل به دو بعد باز میگردد. 1. زیبایی استدلال علمی که به هماهنگی و کمال آن باز میگردد. 2. بعد زیبایی جویی و زیبا یابی فرد محقق.
توجه به رعایت زیبایی از دو لحاظ مهم است: الف ـ محتوا و ب ـ قالب های لفظی. که به اجمال شامل رعایت موارد زیر میباشد:
- حق جویی؛
- رعایت انصاف و امانت علمی؛
- ویرایش جملات؛
- استدلال در سطح مخاطب پژوهش؛
- دادن امکان تصمیم گیری به مخاطب؛
- توجه به پرورش مفاهیم مورد نظر.
توجه:
در جریان به کارگیری استدلال، نیازمند توجه به مجموعه مسایل مهمی در کنار آن میباشیم. برخی از این امور به طور خلاصه عبارتند از: 1. تعریف دقیق مفاهیم؛ 2. استفادۀ درست از شواهد معتبر.
توجه نمایید که استشهاد گاهی برای اثبات و تایید نکتهای و گاه برای آرایش سخن است. استشهاد در استدلال نباید به گونهای باشد که مراد قایل را تحریف نماید. ( مثلا به لا تقربوا الصّلوة استشهاد گردد و از انتم سکاری ذکری به میان نیاید. ) استشهاد در علوم اسلامی کاربردی فراوان دارد.
3. استفاده از اسلوب مقایسه جهت روشن تر شدن مفاهیم مورد نظر؛
در این خصوص شرط هم سنخ بودن طرفین مقایسه را رعایت نمایید.
4. استفاده از اسلوب های بیانی مناسب چون اسلوب پرسشی، شرطی و نظایر آن.
چنانکه برخی از کارکردهای پرسش در متن عبارتند از:
ایجاد علاقه و کنجکاوی؛ متمرکز نمودن توجه بر مفهوم یا موضوعی خاص؛ ,ا داشتن مخاطب به تفکر و تأمل؛ ایجاد ارتقای فکری در ضمن استدلال علمی.
پرسش:
اسلوب پرسشی ( و نیز جملات شرطی ) مناظرهی مرحوم آیت الله العظمی خویی ( ره ) با دانشمندی یهودی را مورد بررسی قرار دهید:
« من با یکی از علمای یهود گفت و گویی داشتم و در این باره که « دوران دین یهود سپری شده و دلایل و معجزاتشان تمام شده است »، به او گفتم: آیا شریعت تنها برای یهودی هاست و یا به تمام مردم و ملت ها عمومیت دارد؟ اگر اختصاص به ملت یهود داشته باشد، ملت های دیگر به پیامبر دیگری نیازمند خواهند بود و آن پیامبر به نظر شما جز پیامبر اسلام چه کسی میتواند باشد؟ اگر شریعت موسی همگانی و جهانی است و به تمام بشر و انسان ها عمومیت دارد، پس به یک دلیل همیشگی و گواه زندهای نیازمند خواهد بود، در صورتی که امروز چنین دلیل و گواهی در دست نیست، زیرا معجزات حضرت موسی به عصر خود وی اختصاص داشت و بعد از وی اثری از آن باقی نمانده است تا موجب باور و یقین شود و بقا و استمرار آئین یهود را برای همیشه ثابت کند و در تمام اعصار و قرون گواه حقانیت آن باشد. اگر بگویید: گر چه این معجزات فعلا وجود ندارد ولی تواتر اخبار و نقل های فراوان وجود آن ها را روشن و مسلم میسازد، در جواب خواهیم گفت که: اولا: معجزه، در صورتی میتواند، از راه تواتر ثابت شود که تعداد ناقلانش به حدی برسند که در میان مردم موجب یقین شود و شما نمی توانید چنین تواتر را در اثبات معجزات حضرت موسی در هر عصری و میان هر ملت و نسلی ثابت کنید و ثانیا: اگر تنها نقل معجزات در اثبات یک حقیقت کفایت کند، این که به معجزات حضرت موسی اختصاص ندارد، شما معجزات حضرت موسی را نقل میکنید، مسیحیان معجزات حضرت عیسی را نقل میکنند، مسلمانان نیز معجزات پیامبرشان را، چه تفاوتی در میان این نقل ها هست که گفتار شما در نقل معجزات حضرت موسی پذیرفته شود ولی گفتار دیگران نه!! اگر همان نقل معجزات پیامبری موجب تصدیق آن پیامبر شود، شما چرا نبوت پیامبران دیگر را که معجزات همهی آنان نقل شده است، تصدیق نمی کنید؟!
او در پاسخ من گفت: معجزاتی که یهودیان برای حضرت موسی نقل میکنند، مسیحیان و مسلمانان نیز آن ها را تصدیق مینمایند و به صحت آن ها اعتراف دارند و اما معجزات پیامبران دیگر مورد قبول همه نیست. این است که آن ها به دلایل دیگر نیازمندند تا به مرحلهی ثبوت برسند.
در پاسخ وی گفتم: آری، درست است که مسیحیان و مسلمانان نیز معجزات حضرت موسی را قبول دارند ولی نه از راه تواتر و نقل های یقین آور یهودیان، بلکه به علت این که پیامبرانشان از آن معجزات خبر داده اند. مسیحیان و مسلمانان، معجزات حضرت موسی را به وسیلهی پیامبرانشان میشناسند و اگر نبوت آنان را نپذیرند، راهی به تصدیق معجزات حضرت موسی نخواهند داشت تا او را به پیامبری قبول بدارند. ... »
خیر الکلام، ما قل و دل
کم گوی و گزیده گوی چون درّ
مقاله ی علمی گزارش دستاوردهای یک تحقیق می باشد که در عرف بیش از سه صفحه ( حداکثر 20000 کلمه ) تنظیم می گردد. محقق زمانی مبادرت به نگارش مقاله ی علمی می نماید که تحقیق خود را به پایان رسانده باشد. این گزارش ممکن است جهت ارائه به یک همایش علمی یا موسسه ای پژوهشی و یا سازمانی اداری، انتشار به صورت چاپ در یک کتاب ( مجموعه مقالات و یا مقاله ای در یک دائره المعارف و ... ) و یا رایج ترین حالت آن یعنی انتشار در یک فصلنامه و نشریه ی تخصصی تهیه گردد. بنابراین بهتر است تا جایگاه نگارش مقاله را در بیان مراحل تحقیق شناسایی نماییم.
مراحل یک پژوهش علمی عبارتند از:
توجه: موضوع می تواند به سفارش و یا پیشنهاد موسسه یا نشریه ای ادواری صورت پذیرد. اما پذیرش آن باید با علاقه ی معطوف به تخصص نویسنده همراه باشد. موضوع خوب موضوعی است که به رشد فرهنگ و ارتقای علوم اسلامی در جامعه یاری می رساند. به جهت نیل به چنین هدفی، محقق باید مطالعه ی ادبیات موجود و پیشینه ی تحقیق خود را دست کم نگیرد.
2. طرح پرسش تحقیق و غنی سازی مفهومی آن ( و احیانا فرضیه های مرتبط )
در فصول قبلی این جزوه اشاره داشتیم که هر چه اصالت یک پرسش بیشتر باشد، احتمال موفقیت و برجستگی تحقیق بیشتر خواهد بود. بنابراین هیچگاه در یافتن بهترین پرسش تحقیق، تعجیل ننمایید. برخی از معیارهای وجود اصالت در یک پرسش عبارتند از:
واجد مجهول حقیقی باشد. ( و یا حداقل از زاویه ی نوینی به مساله نگاه کند. )
متناسب با مخاطب مورد نظر باشد.1 (1).
به نیازمندی های معرفتی جامعه پاسخ دهد.
3. نگارش طرح اولیه ی مقاله:
توجه: بر خلاف رساله های دانشگاهی که دارای بخش خاصی تحت عنوان کلیات طرح تحقیق می باشند، طرح تحقیق مقاله عینا در آن آورده نمی شود و تنها مهم ترین موارد آن در مقدمه ی مقاله به شرحی که می آید، بیان می گردند.
توجه: در صورتی که با انجام تحقیق کافی به این نتیجه رسیدید که فاقد منابع کافی برای پژوهش می باشید، در طرح پرسش های تحقیق متناسب با امکانات موجود تجدید نظر نمایید.
در این زمینه به این نکات توجه نمایید:
یادداشت نویسی را به صورت هدفمند انجام دهید. دقیقا بدانید که چرا برخی از مطالب را می نویسید و برخی دیگر را نمی نویسید.
نظام یادداشت نویسی مرتب و منظمی ایجاد نمایید. یادداشت ها را به صورت منظم، هر یک در داخل پوشه ای عنوان دار و پوشه ها را در داخل پروندان های مربوطه قرار دهید.
همواره به گونه ای عمل نمایید که بتوانید بعدها نیز از حاصل زحمات یادداشت نویسی خود استفاده نمایید پس یادداشت نویسی را در نظامی کلی تر و دراز مدت ( و نه مقطعی ) تعریف نمایید.
6. تحلیل داده ها بر اساس روش شناسایی صحیح و متقن،
در این زمینه به نکات زیر توجه نمایید:
1. تحلیل داده های جمع آوری شده ی خود را بر اساس یک روش شناسی مشخص و تعریف شده انجام دهید.
2. از خلط مباحث خودداری نمایید.
7. نتیجه گیری نهایی،
1. نتیجه گیری مقاله باید مبتنی بر مباحث موجود در مقاله و نه خارج از آن باشد.
2. در نتیجه گیری نباید شتاب زدگی نشان داد.
3. نتیجه گیری هر تحقیق چیزی جز پاسخ به پرسش های اصلی آن تحقیق نمی باشد.
4. پیش از آماده شدن مقدمات مورد نیاز، اقدام به نتیجه گیری ننمایید.
آخرین مرحله ی یک پژوهش ، مرحله ی نگارش آن می باشد. از این رو صورت مساله ی یک مقاله نویس چنین می باشد:
~ تحقیق را انجام داده ام،
~ محتوای مطالب را در اختیار دارم،،
~ حال آنرا در چه قالبی به صورت مقاله ی علمی درآورم؟
برای رسیدن به بهترین پاسخ، ابتدا بررسی شود که مناسب ترین مکان چاپ مقاله ی شما در کجاست؟ چه مخاطبانی را برای تحقیق خود مناسب می دانید؟ ضمن اینکه ممکن است که مقاله را به سفارش مؤسسه ای علمی تهیه نمایید. همه ی نشریات علمی و نیز مؤسسات معتبر پژوهشی دارای شیوه نامه ی مخصوص به خود در جهت نگارش مقاله می باشند. بنابراین :
1. بهترین شیوه منحصر در یک شیوه نبوده و به اقتضای موضوع مقاله و محل چاپ آن شیوه های علمی متعددی موجود می باشد.
2. بهترین شیوه ی نگارش مقاله، شیوه نامه ی فصلنامه و یا موسسه ی معتبری است که قصد چاپ آنرا دارد.
به طور کلی در جریان نگارش یک مقاله به موارد زیر توجه نمایید:
معمولا مقالات علمی شامل سه بخش می باشند:
الف ـ طلیعه ی مقاله : که شامل بیان چهار عنصر اساسی است:
1. عنوان مقاله،
2. نام نویسنده ( و یا نویسندگان ) به همراه بیان میزان تحصیلات،
3. بیان چکیده مقاله، ( که مشتمل بر خلاصه ای کلی از هدف، روش علمی و نتیجه ی نهایی تحقیق را به صورت جملات کوتاه در حداکثر 150 تا 200 واژه می باشد. )
4. کلید واژگان تحقیق. ( بیان واژگان مهم تحقیق که محور مفاهیم تحقیق بر گرد آنهاست. )
ب ـ متن اصلی مقاله: که شامل عناصر زیر می باشد:
1. مقدمه ( طرح مساله ) : شامل بیان مختصری از پیشینه ، اهداف، پرسش ها و تبیین روش شناسی محقق می باشد.
2. لازم است تا انتخاب عناوین بخش های مختلف یک مقاله هماهنگ با مساله باشند.
3. گزارش تحقیق: شامل بیان بررسی ها، اسناد، دلایل موافق و مخالف و ... می گردد که در طول تحقیق از سوی محقق صورت پذیرفته است.
نکاتی در زمینه ی نگارش هر چه بهتر مقاله:
1. در جریان نگارش مقاله ی خود کمتر از نقل قول مستقیم استفاده نمایید.
2. هیچگاه مطالب را بدون تامل و تحلیل به همدیگر ارتباط ندهید.
3. از آنجا که محدوده ی نگارش و تنظیم مقالات محدود است، بکوشید تا هر سطری از تحقیق تان در خدمت یافتن پاسخ پرسش تحقیق باشد.
4. از به کار بردن جملاتی با مضامین و محتوای یکسان پرهیز نمایید.
5. مقالات علمی بر اساس منطق و برهان محکم و نه تخیل و عاطفه می باشند.
6. در مقالات علمی به رعایت اصطلاحات علمی توجه نمایید.
7. در استنباط و استنتاج مطالب دقیق باشید.
8. نگارش هر مقاله نیازمند حداقل به سه بار ویرایش از سوی نویسنده است. در زمان ویرایش به این موارد توجه نمایید: الف ـ ساختار بیانی نوشتار، ب ـ غنای محتوای مفهومی متن، ج ـ نحوه ی استنادات در متن
9. مواردی که منجر به موفقیت یک مقاله می گردند، به طور خلاصه عبارتند از, بدیع بودن و تازگی موضوع، کوشش در جهت رفع نیازهای معرفتی جامعه،
استفاده از منابع دست اول،
دقت در نقل قول و رعایت امانت علمی،
رعایت وحدت رویه: نتیجه گیری مقاله، منطقی ترین پاسخ به پرسش مقاله باشد.
رعایت وحدت رویه: عنوان مقاله هماهنگ با پرسش های مطروحه در آن تنظیم گردد،
رعایت وحدت رویه: استفاده از روش شناسی صحیح و متناسب با موضوع مورد نظر،
رعایت وحدت رویه: رسم الخط نوشتار یکدست و یک نواخت باشد،
خلاقیت در طرح پرسش های تحقیق، پرورش کافی مفاهیم، روان و سلیس بودن نوشتار و ویرایش مناسب مقاله
1(1): البته توجه شود که طرح مباحث بدیهی و روشن به مقتضای حال مخاطبان ما، (مانند نونهالان ) لازم است، اما در اینجا نیز نیازمند نوآوری در طرح مساله برای آموزش ایشان می باشیم.
لینک های مرتبط
سلام استاد جزوه مکاتب و روش تحقیق رو از کجا بگیریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/